بودند که ما در احادیث و روایات میخوانیم که [در عاشورا] چه جوری میجنگیدند و چه جور آدمهایی بودند که پای آرمانهایشان ایستادند. مثلاً همین آقای شهید محمد عفیف که اخیراً به شهادت رسید، من آنجا حدود یک ساعتی او را دیدم و با هم صحبت کردیم. او حرفش به من این بود: «ما محکم ایستادهایم، شما بدانید ما آمادگی برای ایستادگی داریم. کسی از این دوستان ما در لبنان فکر نکند شکستگی داریم. آمادهایم.» این یک نمونه بود. خیلی از دوستان دیگر حزبالله را که من میدیدم، افرادی بودند با روحیهی بسیار قوی و شاداب. روحیه داشتن در جنگ خیلی مهم است، خیلی. اینها روحیهی قوی دارند و امیدوار به آینده. یعنی هم شادابی دارند، هم روحیهی قوی دارند، هم امیدوار به آینده هستند. برای من اطمینان بخش بود که اینها پیروزند. یعنی این روحیه و این صلابت در کار و این شجاعت در عمل، اینها را پیروز میکند.
سرپاست. به همین دلیل کیفیت رفتار گروههای دیگر هم تغییر کرد.
در مورد بحث نقش سوریه و آقای بشر اسد در وضعیت فعلی مقاومت برای ما توضیح بدهید و اینکه ایشان در حال حاضر در این پازل و در این صحنه چه جایگاهی و چه نقشی را دارند ایفا میکنند؟
واقعبینانه این است که آقای بشار اسد جزو رهبران سیاسی خوشفکر در منطقه هست و از سالها پیش این مشی حمایت از مقاومت را داشتند، چه در زمان تنهایی، چه در زمانی که الان کشورهای عربی او را دعوت کردند به همکاری در اتحادیهی عرب و جاهای دیگر، همیشه این صلابت و استواری حمایت از مقاومت را داشته و دارد و ایشان از معدود رهبران سیاسی کشورهای عربی است که از یک تیزهوشی برخوردار است و خوب عمل میکند.
واکنش آقای بشار اسد و آقای نبیه بری به پیام حضرت آیتالله خامنهای چه بود، چه بازخوردی از این دو بزرگوار داشتید وقتی که با آنها جلسه داشتید و موضوع را مطرح کردید؟
برخورد هر دو بزرگوار نسبت به پیام رهبری خیلی محترمانه بود، خیلی تجلیل کردند و من از گذشته هم میدانستم نظر آنها را نسبت به مقام معظم رهبری؛ که ایشان را یک فرد راهگشا در مسائل و بنبستهای منطقه میدانند و به این جهت هر دو، نظرشان این بود که نکاتی که در این پیامها آمده، همان مسائلی است که ما امروز به آن نیاز داریم و باید به آن توجه کنیم و قبول هم داریم همه را و پیگیر هم هستیم. تلقیشان این بود که پیام از جانب یک شخصیتی آمده که دلسوز منطقه است و آیندهنگر نسبت به منطقه و توجه کافی به همهی ابعاد و مسائل منطقه دارد و خواستار حل مسائل هست. از این جهت خیلی استقبال کردند.
آنها علاقهمند بودند که این ارتباطات، ارتباطات نزدیکتری باشد و تحلیلها مطرح بشود، مخصوصاً من در لبنان که با گروههای سیاسی مختلف هم یک جلسهای داشتم، از مشربهای مختلف، آنها هم نظرشان این بود که ایران ارتباطاتش را بیشتر کند با لبنان و مسائل را با آنها در میان بگذارد. من تا آنجایی که مقدور بود در آن ساعاتی که در لبنان بودم، مطالبشان را شرح دادم و این علاقهمندی هست. چون یک حالت همسرنوشتی در این کشورها با ایران حس میکنند و علاقهمندند که به همین دلایل و موضع مشترک داشتن، گفتگوهای نزدیکتری همیشه داشته باشیم.
رفتوبرگشت داشتیم. رفتش این بود که رژیم صهیونیستی با این کارهایی که انجام داد یک فضای تبلیغاتی ایجاد کرد که کار تمام است. حتی بعضی از این کشورهای نسبتاً قُراضهی منطقه هم یک حرفهایی زدند که بله حالا حزبالله از نظر میدانی و نظامی لطمهی شدید خورده و از بین رفته اما از نظر سیاسی هم باید در لبنان اینها از بین بروند. کسی خریدار این حرفها نیست. این مال همان دورهی اولی است که اینها یک تصوراتی پیدا کردند. الآن اینطور نیست. الآن این کشورهای منطقه معتقدند، یعنی خیلیهایشان این حرف را میزنند، حالا همه نگوییم همه، که شرایط باید متعادل بشود و اسرائیل این حرفهایی که میزده درست نبوده و حالا متوجه شدند که اگر اسرائیل موفق میشد، خود اینها هم جایگاهی در منطقه نداشتند. و این یک واقعیتی است که اینها لمس کردند. حتی برخی از کشورهایی که با ما اختلاف مشرب سیاسی دارند و نسبت به اسرائیل هم خیلی کُرنش داشتند در گذشته، امروز احساس میکنند اگر به اسرائیل اجازه بدهند، اینها را خیلی سریع میبلعد. و بنابراین علاقهمندند که حزبالله قوی بماند. با اینکه در گذشته این فکر را نداشتند. من فکر میکنم در کل منطقه دارد میرود به سمت یک جایگاه متفاوتی نسبت به گذشته از نظر مقاومت. قطعاً لطماتی خورده است. ما شهید زیاد دادیم. ولی دستاوردش، دستاورد مهمی برای آیندهی منطقه بوده است. این خونها مثل یک خونهای جوشانی شد که این جریان مقاومت را قویتر کرد.
انتهای پیام