به گزارش گروه فرهنگی یکتاپرس : نیما معماریان، شاعر، نویسنده و فعال در حوزه صنعت نشر و مدیر اجرایی انتشارات مایا با خبرنگار فرهنگ و هنر درباره موضوعات مختلف در حوزه شعر صحبت کرد.
یکتاپرس : نظرشما درباره شعر امروز چیست، مخصوصا جایگاه شعر روز در بین جوانان؟
برای پاسخ مناسب به این سوال بهتر است که با یک ماشین زمان به سالهای آینده سفری داشته باشیم، منظورم این است که همیشه نمیتوان در ارتباط با مسئلهای که در حال حاضر در کنارمان ایستاده است به دقت صحبت کرد. جریانهای شعر امروز باید در سالهای بعدی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا حق مطلب ادا شود، اما چیزی که در این بین قابل ملاحظه است، تلاش در مدرن شدن محتواست، مدرن شدنی که شاید بعضا در فرم هم اتفاق بیفتد. نکتهی دیگری که احساس میکنم باید به آن اشاره داشت، پرداخت به زوایای تازه و نو در بین هنرمندان است، هدف از عنوان کلمهی هنرمند به جای شاعر یا نویسنده به نظرم بسیار مهم است. چون امروزه نمیتواند به راحتی بین انواع هنر دستهبندیای داشت و باید پذیرفت که تمام آنها شبیه زنجیری به هم متصل شدهاند، اما هر کدام در جایگاه خود.
یکتاپرس : به نظرتون چقدر با استانداردهای شعر روز در دنیا فاصله داریم؟
در گذشته در قلههای ادبیات جهان ایستاده بودیم، البته شاید این گذشته مربوط به قرنهای پیش باشد، یا اگر هم اینطور نبوده حداقل دوست داریم که اینطور بیان شود. اما در این برهه هم باید به زمان پناه ببریم تا بشود گفت که چقدر به ادبیات روز دنیا نزدیک بودهایم یا خیر، منظورم این است که باید بستری برای انتشار اشعار وجود داشته باشد تا بشود محک زد، با این حال باید برای پاسخ به شما بگویم شاید اگر مترجمان عزیز کشور درصدد ترجمه اشعارداخلی و ارائه به دنیای برون مرزی تلاشی ویژه داشته باشند صدای ادبیات ما نیز در نقاط مختلف دنیا شنیده شود. منظورم این است برای ارائه کار در دنیای مدرن امروزی باید به زبانهای مختلف سخن گفت. و امیدوارم از این به بعد بیشتر شاهد اینگونه فعالیتها باشیم.
یکتاپرس : باتوجه به بیماری همهگیر کرونا و عدم برگزاری جلسات نقد و بررسی شعر، به نظرتون آسیب خاصی متوجه ادبیات ما شده یا اساسا این سوال رو مردود میدونید؟
وجود یا عدم وجود جلسات شعر و تاثیر آن بر روی شعر شاعران همیشه بحث داغ و بهروزی بوده، اتفاقی که از نظر من در این روزهای خاص هم متوقف نشده. بنابراین، بستر جلسات اینبار در فضای اینترنت و انواع شبکههای اجتماعی پهن شده و بیشتر در لایوهای اینستاگرامی برگزار میشود و طبیعیست که باید به این نکته اشاره کرد که در تکتک جلسات -چه در قدیم و چه حالا- نکات مثبت و منفی مختلفی وجود داشته و دارد. اینجا خود شخص است که تصمیم میگیرد چطور عمل کند. به کدام جلسهی شعر برود یا برای نقد کاری را ارائه بدهد یا خیر... چیزی که هیچوقت قابل انکار نیست این جمله است: برای کسی که تنها به دنبال شعر و پیشرفت در آن است، شرکت در جلسات معتبر اتفاق خوبیست، به شرطی که از ابعاد مهم دیگر یادگیری و تمرین غافل نباشیم.
یکتاپرس: نسبت به کارنامهی گذشتهی شما، ظاهرا چند سالی هست که کم کار شدید و فقط تجدیدچاپ مجموعههای پیشین خودتون رو داشتید، اینطور نیست؟
تا حد زیادی درست است و تا حد زیادی هم غلط. از این رو درست است که کتابی منتشر نکردهام و از این رو هم غلط که دائما در حال نوشتن و تلاش هستم.
یکتاپرس:اما کاری برای انتشار نداشتین، فکر میکنم از چاپ آخرین کتاب حدودا چهار سالی گذشته باشه، درسته؟
متاسفانه کاملا درست است. اما این موضوع مرتبط با مسئله یا اتفاق خاصی نیست. دلیل اصلی عدم انتشار کتاب جدید دست به یقه بودن با خودم است. یاد گرفتهام خودم در مقابل خودم بایستم و خودم را به چالش دعوت کنم. برای همین سختگیرتر شدهام حتی شاید درستتر باشد که بگویم وسواس گرفتهام. مثل همیشه مینویسم و کم کار نیستم اما گزیدهکاری را در دستور خودم قرار دادهام، برای اینکه یک شعر نمرهی قابل قبولی بگیرد باید فاکتورهای زیادی را رعایت کند و از فیلترهای زیادی هم بگذرد. الباقی هم روی برگهها اعدام میشوند و مستقیم به سطل زباله میروند. برای اینکار روشی را انتخاب کردم که شاید بازگو کردنش به دوستان کمکی کند البته شاید هم نه، شعرها را مثل همیشه روی برگه مینویسم، اساسا بلد نیستم مستقیم تایپ کنم یا در گوشی موبایل بنویسم، مگر در جایی باشم که کاغذ و خودکار نباشد، هر شعر یک شماره دارد و طبیعتا یک تاریخ. برای انتخاب شعرها یک دفتر دارم که فقط شماره شعر و تاریخ شعر را در آن مینویسم، بعد از مدتی به تاریخها نگاه میکنم، هر کدام بیشتر از شش ماه سن داشته باشند بیرون میآورم، و اگر فاکتورهای مربوطه را داشته باشد برای ویرایش و بررسی مجدد کنار میگذارم و الباقی را... البته نمیدانم چقدر این کارها موثر است.
یکتاپرس : بعد از این همه تلاش، چه خبر از مجموعه شعر جدید؟
واقعیت این است که مدتی میشود به فکر انتشار افتادهام، در ذهنم کارهای انتخابی را چیدهام، از قبل چند نام جدید برای کتاب انتخاب کردهام و میشود گفت نظرم برای انتخاب نهایی اسم مجموعه قطعی شده است. محبت چند ناشر را هم در کنارم دارم که پیشنهاد همکاری دادهاند. اما پس از انتخاب رسمی شعرها برای مجموعه به سراغ انتخاب ناشر میروم. شاید در سال جدید مجموعهی جدیدی داشته باشم و از همینجا آرزو میکنم که مورد قبولی دوستان و اهالی ادبیات قرار بگیرد.
یکتاپرس: موضوعات و مضامین اشعار جدید شما بیشتر به سمت مسائل اجتماعی میرود، چیزی که در گذشته اینقدر پر رنگ نبود، دلیل این تغییر را در چه میدانید؟
زمان... مهمترین فاکتور در تغییر اندیشه، جهانبینی، زاویه نگاه و زیست هر فرد بوده و هست. همانطور که پلههای دههی سوم زندگی را به سرعت بالا میروم سعی میکنم نگاهی به اطراف داشته باشم تا با جهانی تازه آشنا شوم. در مجموعههای قبلی مسائل اجتماعی دغدغهی من بود اما در لایههای زیرین شعر شکل میگرفت، جایی که شاید مخاطب عام را درگیر نمیکرد اما باید بدانیم مخاطب حرفهای شعر همهچیز را رصد میکند و شاعر نیز با گذشت سالها و افزایش تجربه سعی در رسیدن به اندیشهی حقیقی خود را احساس میکند و همین کافیست تا بر روی کاغذ شکل بگیرد.
یکتاپرس : از دوستان مختلفی شنیدیم که داستان کوتاه و رمان هم کار میکنید، پس چرا هیچوقت کتابی در این زمینه منتشر نکردید؟
پنج سالی از زمان نوشتن رمان میگذرد و بارها هم ویرایش شده است حتی یکبار هم همان اوایل بازنویسی کامل شد اما درنهایت نسخهی نهایی در کامپیوترم خاک میخورد. باید دوباره برگردم و دستی به سر و رویش بکشم. مجموعه داستانهای کوتاه هم که به مرور زمان در بین هفتهها و ماههای مختلف پشت هم نوشته میشود و گاهی هم برای ویرایش آنها وقت میگذارم اما تا به حال قصدی برای انتشار هیچکدام نداشتهام و در پاسخ به دوستان هم جوابی ندارم. اما شاید بعد از چاپ مجموعه جدید شعر به فکر انتشار یکی از این آنها باشم.
یکتاپرس: باتوجه به فعالیتهای فرهنگی شما خصوصا در حوزه نشر، خود شما نیما معماریان را یک شاعر و نویسنده میدانید یا ناشر؟
نیما معماریان یاد گرفته است بنویسد حالا هر چقدر خوب یا بد... اما کار اصلی او همین است. حالا چه در مقام یک مهندس عمران به کارگاهی سر بزند چه در مقام یک مدیر اجرایی در یک نشر پشت میز بنشیند. اساس انتخاب کار نشر در سالهای گذشته برای نزدیکی به حوزه ادبیات بوده و همیشه هم سعی کردم نیما معماریانِ شاعر، یک فرد مستقل باقی بماند. بنابراین نیما معماریان همیشه یک شاعر و نویسنده خواهد ماند اما قرار نیست همیشه یک ناشر بماند.
یکتاپرس: فکر میکنم حالا باید بپرسیم چه خبر از دفتر انتشارات؟ اینروزها مشغول به چه فعالیتی هستید؟
امسال نشر، ناشر و در کل کتاب بدترین سال موجود رو تجربه کرد و اگر قرار باشد در چند کلمه و خلاصه حال و احوال امروزمان را برایتان بیان کنم باید بگویم کار از یک چشم اشک و یک چشم خون گذشته است. اما ما به لطف خدا دست از تلاش برنداشتهایم و مشغول کارهای پیشتولید مجموعههای جدید هستیم که بیشتر مربوطه به رمانهای ترجمه است.
یکتا پرس: به عنوان سوال آخر، لطفا به صورت جامع نظر خودتون رو در رابطه با روند کار ناشرین در سالهای اخیر و سالهای پیش رو بفرمایید؟
هر چه بگویم تکرار درد است. شاید فکر کنید برای پاسخ به این سوال دارم زیادی بزرگنمایی میکنم اما همهچیز حقیقت است. در سالهای گذشته به دلیل مشکلات اقتصادی موجود در کشور و متاسفانه عدم استقبال جامعه از کتاب، این محصول فرهنگی در سبد خرید مردم جایگاه خود را از دست داده است و بعضا جزو کالاهای غیرضروری یا تزئینی قرار میگیرد. شاید باورش سخت باشد اما حتی بیشتر مردم بعد از تهیه کتاب آن را کامل مطالعه نمیکنند و اصولا فاکتور انتخاب کتاب به حجم آن، طراحی جلد فانتزی و قیمت پشت جلد مربوط میشود که این محصول را به عنوان یک کادو و یا هدیه ارائه میکند. بخشی از کتابها هم سوار بر موجهای شکل گرفته در جامعه میشوند که فلان شخص در فلان برنامه یا پست اینستاگرامی تصویر یا فیلمی از کتاب را به همراه چند سطر منتشر میکند. البته باز هم جای شکرش باقیست که میتوانیم بگویم در این موجها پای کتاب در میان است. کلا حال کتاب خوب نیست و این تنش در بازار کتابهای ترجمه بدتر است. به دلیل عدم رعایت کپیرایت در کشور مخاطب با عناوین یکسان ناشران در قالب چند مترجم روبهرو میشود و این امر سردرگمی را بیشتر میکند حتی دیده شده است بعضی از ناشران یک کتاب را با نام چند مترجم به صورت جداگانه منتشر میکنند. یعنی فلان کتاب توسط فلان ناشر منتشر شده است اما یک عنوان کتاب، دو مترجم متفاوت دارد که هر کدام به صورت مجزا منتشر گردیده است. صحنه، صحنهی کتابسازیهای مکرر در بعضی از نشرهاست و این وسط مخاطب با دلزدگی کتاب را پس میزند. نمیگویم این سیاهی بر همه جا سایه انداخته است اما میگویم اگر ترتیبی اتخاذ نگردد وضع از اینکه هست به مراتب بدتر میگردد.
یکتاپرس : حرف پایانی؟
یک دنیا سپاس از شما و وقتی که در اختیار بنده قرار دادید. امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید. به امید روزهای خوب پیشرو...