گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛امروز میهمان گفتگوی ما عادله زاهدی، نویسنده خوب معاصر است. پای صحبت های او می نشینیم:
در ابتدای گفتگو کمی از خودتان بگویید؟
عادله زاهدی هستم،کارشناس ارشد روانشناسی بالینی دارم و در همین حوزه فعالیت میکنم.
چه شد که سر از قلمرو ادبیات درآوردید؟
داستان یکی ازمهمترین علاقهمندهایم هست.معتقدم داستان درهرمدیومی که باشد به من امکان تجربه یک زندگی جدید را می دهد. هرچند بسته بهنوع مدیوم ممکن است میزان اثرگذاری و گرفتن تجربه فرق کند(جویس کارول اوتس، در قوانین شماره یک تا ده خود برای نویسنده خوب شدن می نویسد: با قلب خود و از سر عشق بنویسید.) وقتی تصمیم داشتم هنر نوشتن را جدی بگیرم، در این مسیر بسیار بر من توصیه شده بود که کتاب بخوان. زیاد کتاب بخوان و بعد ازآن، زیاد بنویس.(استفان کینگ درباره اینکه چگونه می توان نویسنده نیرومندی شد، دو نکته دارد: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید. من هیچ راهی به جز این دو بلد نیستم، هیچ میانبری وجود ندارد.) و واقعا هیچ راه میانبری نیست.
برای کلمه " نوشتن" تعریف کوتاهی دارید؟
اولین قصهای که برایمان نقل کردند، از همان دوران کودکی کشش و جذبهاش را بر ما اعمال کرد، خیال ما را برانگیخت و موجب انبساط خاطرمان شد. از این نظر، قصهها تأثیر عظیمی در ساخت و روند زندگی ما داشتهاند. کم تر سرگرمیهایی به اندازه ی شنیدن داستان، خوشایند هستند
اندرو رابینسون، می گوید:"در میان اختراعات بشری، نوشتن بزرگترین اختراع محسوب میشود، زیرا تاریخ را به وجود آورد. به هرحال می توان گفت، نویسندگان به دو دلیل مینویسند. دلیل اول این است که چیزی برای گفتن دارند. دلیل دوم که به همان اندازه قوی است این است که میخواهند چیزی کشف کنند. نوشتن نوعی کشف است.
اغلب داستان های شما اگر اشتباه نکنم داستاه های کوتاه هستند؟
بله، تاکنون اغلب تجربیاتم در زمینه نویسندگی در مدیوم داستان کوتاه کوتاه(داستانک)وداستان کوتاه بوده،شاید لازم باشد یادآوری کنم که داستان کوتاه درباره یک برش از زندگی است نه کل آن.
همکاری با مطبوعات را از چه تاریخی شروع کردید؟
چاپ داستان هایم از سال 1375در نشریات و مجلات داستانی از جمله"همشهری داستان""گلستانه""عطر شالیزار""عصرجمعه " روزنامه های "فرهیختگان –خزر-جنوبگان-پیوندایرانیان- و...بوده و همچنین چاپ داستان هایم از سال 1388در کتاب(مجموعه های) مشترک ازجمله ،"داستان های کهن ،انسان های مدرن"- "سه شنبه های خرمالویی"-"خاطرات من از اولین باری که مُردم"
و سرآغاز موفقیت در جشنواره؟
بله. برخی از داستان هایم در جشنواره های داستانی برگزیده شدند، به عنوان اثربرگزیده در مسابقه ملی چراغ مطالعه – کسب رتبه چهارم درجشنواره منطقه ای وارنیک—کسب رتبه سوم جشنواره سراسری داستان نویسی خلاق دانشجویی-کسب رتبه دوم در مسابقه داستانی ملی نشر سه سه تار.
در مورد اولین کتاب تون توضیح می دهید؟
اولین کتاب مستقل من، با عنوان "گربه رقصان" دربرگیرنده 38 داستانک که اغلب دارای مضمون اجتماعی هستند و طی سالهای88تا 96 در نشریات به چاپ رسیده و اکنون به صورت یک مجموعه گردآوری و منتشر شده است.
مجموعه داستان «گربه رقصان» سال 1399 در 92 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و به قیمت 20 هزار تومان از سوی نشر سمام منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
و کتاب دوم؟
"وارث اسب مرده" نام دومین کتاب مستقل من هست که این کتاب به همت نشر چلچله در 106 صفحه و با قیمت 45 هزار تومان منتشر شده است.
این اثر دربرگیرنده هفت داستان کوتاه با عناوین ؛ آفتاب ترسک، جن خوب خانواده، کلاغ سفید، کلاه ایمنی، اتاق اضافی، سه اپیزود برای یک خانه در حال مرگ و وارث اسب مرده است.
داستان هایی که در این مجموعه گردآوری شده اغلب پیرامون مسائل اجتماعی و خانوادگی است و در آنها به مشکلاتی چون تنهایی انسان معاصر و مسائل هویتی، پرداخته شده شده است.
داستان های این مجموعه اغلب طی سال گذشته نوشته و بازنویسی شده اند بجزدو داستان «اتاق اضافی» که برگزیده دومین دوره جایزه ادبی چراغ مطالعه و داستان «آفتاب ترسک» که موفق به کسب رتبه سوم در جشنواره داستاننویسی خلاق، پنجمین دوره مسابقات سراسری داستان کوتاه دانشجویان ایران- در سال 1397 شده است.
بدون شک آنچه نویسنده را به نوشتن ترغیب میکند حقیقت است.
حقیقت؟ توضیح می دهید؟
حقیقت، نویسنده را مجذوب و غرق خود میکند و نیروی محرکهای میشود تا قلم در دست او به جنبش درآید و او را وادار میکند تا عمیق بنگرد، درک و تحلیل کند و دست به آفرینشهای نو و ابتکاری بزند و نویسنده کسی است که دنبال ساختن دنیای خود است. بر مبنای آنچه از حقیقت کشف کرده .
انتهای پیام/
مصاحبه بسیار خوبی بود
سپاس از استاد ابوترابی و همکارانشان
موفق باشید
تشکر از شما اسناد ابوترابی عزیز و تیم پر قدرت پایگاه خبری یکتاپرس
درود برای شما خرد یاران