بخش اول
گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛ گفتگوی امروز ما با سعید امکانی نقاش، شاعر و نویسنده نام آشنا است که صمیمیت و فروتنی امکانی مثال زدنی ست. بخش اول این گفتگوی خوب و صمیمی را با هم می خوانیم:
در ابتدا از کارهایی که تاکنون انجام داده اید توضیح می فرمایید؟
من دانش آموخته رشته نقاشی هستم و از زمانی که 15،16 سال داشتم به صورت جدی نقاشی را با استاد ناصر پلنگی شروع و در سال 1378 در گالری لاله نمایشگاهی را با ایشان برگزار کردم. چند نمایشگاه گروهی هم پس از آن داشته ام و در سال 81 مجموعه طراحی را به نام «باشلار» به صورت کتاب چاپ کردم تا اینکه در سال 99 به پیشنهاد خانوم گلستان نمایشگاه انفرادی طراحی های همان کتاب را در گالری گلستان برگزار شد. مجموعه «باشلار » شامل طراحی هایی با خودکار است که از واژه سر و مشتقاتش استفاده شده بود.
اخیرا هم یکی از کارهایم در بنیال لندن رفت و برنده جایزه موزه هنر ایتالیا شد.
درحال حاضر دو مجموعه جدید دارم که درحال بررسی گالری های مختلف برای نمایش آن ها هستم هرچند که به دلیل شرایط کرونایی به وجود آمده دیگر گالری ها مانند سابق پرمخاطب نیستند و کمی کار را دشوار کرده اند.
با توجه به سخت بودن شرایط برگزاری نمایشگاه در گالری گلستان شما چگونه توانستید که آنجا یک نمایشگاه انفرادی (مجموعه سران) را برگزار کنید؟
گالری گلستان، گالری درجه یکی محسوب می شود و بسیار بر اساس حساب و کتاب عمل می کند و خانم گلستان پس از دیدن کارهای این مجموعه از آن استقبال کرد و به این ترتیب برای برگزاری نمایشگاه، وقتی را به من داد و حتی خودشان یکی از کارهای مجموعه را خریداری کردند.
باتوجه به اینکه در زمینه نگارش شعر هم فعال هستید آیا مجموعه شعرهای دیگری درحال حاضر برای چاپ دارید؟
مجموعه شعر جدید دارم که استاد پوری و شمس لنگرودی آن را مطالعه کرده و برای چاپ آن تشویقم کردند. علاوه بر آن داستان های مینیمالی هم نگاشته ام اما به دلیل کوتاهی هایی که تا الان کرده ام همچنان این مجموعه شعر را به چاپ نرساندم.
در مورد مجموعه شعر «باشلار» کمی توضیح دهید.آیا شعرهای مجموعه باشلار با طراحی ها ارتباطی دارد؟
خیر. من شعرهارا کاملا به صورت خودجوش سروده ام و ارتباطی بین طراحی ها با شعرها وجود ندارد. البته من به دلیل دوستی با شاعران خوبی بیشتر با ادبیات آشنا و آلوده واژگان شدم. مجموعه شعر باشلار با زبانی رمانتیک سروده شده و ایماژ در آن فراوان است اما مجموعه جدیدی که سروده ام بیشتر به زبان شعر نزدیک است. بر همین اساس من مجموعه شعر اولم را زیاد دوست ندارم و کاش هرگز آن ها را چاپ نمی کردم هرچند که ممکن است این تغییر عقیده به دلیل پختگی بیشتر هم باشد چراکه من با گذر زمان دغدغه مند تر از گذشته شده ام. البته صحبت هایی هم با یکی از دوستانم شده است تا بتوانم دوباره مجموعه «باشلار» که به ترکی همان معنی سران را می دهد، به چاپ برسانم. اولین سری این کتاب در سال 1388همراه با طراحی ها به صورت اسکیس بود اما اینبار دوست دارم که کتاب را با همان طراحی هایی که در گالری به نمایش گذاشته ام، چاپ کنم.
آیا مجموعه شعر و داستان های مینیمالی جدیدتان مانند مجموعه شعر «باشلار» همراه با طراحی است؟
خیر آن ها دیگر با تصویر نیستند. آقای رسول یونان روزی گفتند که من با نوشته هایم نقاشی می کنم و براساس این جمله می توانم بگویم که شاید نوشته هایم به نقاشی نزدیک باشند و تصویر سازی را در ذهن ایجاد کنند اما دیگر تصاویری را همراه با شعر در کتاب جدیدم قرار نمی دهم.
مضمون شعرهای جدیدتان چیست و در چه قالبی می گنجد؟
من بیشتر به زبان محاوره روی آورده ام. یکی از شعرهایم که در مجله شوکران چاپ شد به این صورت بود:
برف می آید
چه می شد آمدنت به همین سادگی بود؟
شعرهایم بیشتر مینیمال، هایکومانند و به زبان محاوره نزدیک شده است و حتی شعرهای بلندم هم به شعرهای محاوره ای، ساده و در عین حال با ایهام های زیاد تغییر کرد. هرچند که من تحت تاثیر دوشاعر معاصر ناظر حکمت و رسول یونان هم بوده ام.
"وقتی نام تورا می خوانم زنبورها دور دهانم جمع می شوند"
در مورد سبک نقاشی هایتان توضیح دهید.
من در نقاشی عاشق سبک های امپرسیون و اکسپرسیون هستم اما هنگام کشیدن نقاشی به سبک های سورئال و پست مدرن نزدیک می شوم و اکثر کارهایم در این دو سبک می گنجد. برای مثال مجموعه ای داشتم به نام «گل و مرغ در باغ دالی» که در موزه امام علی برگزار شد و مورد استقبال اکثریت قرار گرفت. من در آن مجموعه ساختارشکنی کردم و نقاشی دوره صفوی و ناصری را با نگاه "دالی" درآمیختم و به همین ترتیب در آن مجموعه سبک و سیاق ایرانی را با نگاه خودم به عنوان هنرمند همراه با ردپایی از کارهای سالوادور دالی دیده می شود.
اخیرا نمایشگاهی با عنوان «بزرگداشت بیهقی زمان» به مناسبت تولد آقای دولت آبادی با همکاری آقای رضا رازقندی برگزار کرده اید. در مورد آن توضیح دهید.
متاسفانه در آن بازه زمانی که ما این نمایشگاه را در گالری سرزمین هنر برگزار کردیم به دلیل شیوع کرونا یه هفته تعطیل شد اما در کل نمایشگاه موفقی بود. برگزاری این گالری بیشتر برای آن بود که نقاشان و مجسمه سازان ادای دینی به استاد دولت آبادی داشته باشند. هفته پیش هم اختتامیه این نمایشگاه برگزار شد.
بنظر من مهم ترین اتفاقی که در این رویداد رقم خورد حمایت هنرمند از هنرمند (هنرمندان هنرهای تجسمی) است آن هم از نسلی که حداقل 4 دهه با استاد دولت آبادی اختلاف سنی دارند و ما شاهد نزدیکی این هنرمندان به استاد بودیم که با کمال میل و با استقبال خوبشان این اتفاق را رقم زدند.
به قول استاد دولت آبادی: وقتی که جوانان کشور مرا پیدا می کنند و برایم یادبود برگزار می کنند من به خودم امیدوارم می شوم. اینکه هنرمندان جوان معاصر چنین اتفاقی را رقم بزنند بسیار ارزشمند تر از این است که هنرمندان هم نسل ایشان که اغلب از دوستان استاد هستند چنین کاری را برایش بکنند.
آیا آثار هنرمندانی که در نمایشگاه حضور داشتند برگرفته از نوشته های آقای دولت آبادی بود یا چهره خود ایشان بود؟
بیشتر چهره ایشان بود اما آثار متفاوتی هم برگرفته از آثار استاد در نمایشگاه قرار داشت مانند نقاشی آقای رازقندی که ماجرای گل محمد را به تصویر کشید. دیگر هنرمندان هم بر اساس دید خودشان در سبک های مختلف آقای دولت آبادی را به تصویر کشیدند.
انتهای پیام/
به جناب سعید امکانی بابت فعال بودن در دو رشته شعر و نقاشی تبریک می گویم اگر این مصاحبه قسمت دومی داشت لطفا تعداد بیشتری از کارهای ایشان را بگذارید
با سپاس از گروه فرهنگ وهنر
خوشحالم با اقاى امكانى از اين طريق اشنا شدم سپاس استاد رضوان
خوشحالم با اقاى امكانى از اين طريق اشنا شدم سپاس استاد رضوان
بمانید به مهر و روشنی
مطالب عزیز ودانستنی خواندیم....
درود برای شما
مطالب عزیز ودانستنی خواندیم....
درود برای شما