صفحه نخست

سیاسی

اقتصادی

بین الملل

اجتماعی

فرهنگ و هنر

ورزشی

عکس و فیلم

انتخابات 1400

اختصاصی یکتاپرس؛
داستان،نیاز به برنامه‌ریزی بیشتری دارد و ضمن این‌که شهود آنی هم در نوشتن آن تاثیر دارد اما ابتدا به ساکن باید برای نوشتنش اسکلت ساختمان آن را مشخص کرد
کد خبر: ۴۸۴۰۷
۲۰:۵۹ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۰


گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛ سپیده نیک‌رو از بچگی عاشقانه ادبیات را دنبال کرد. در دانشگاه تا مقطع کارشناسی‌ارشد، ادبیات فارسی خواند. نوشتن را از داستان و نمایشنامه شروع کرد، اما به سمت شعر کشیده شد و از نوجوانی به بعد آنقدر مجذوب شعر شد که داستان را رها کرد و حالا پس از سال‌ها دوباره به سمت رمان کشیده شده و مشغول نوشتن رمان کودک و نوجوان است.

گفتگوی کوتاهی با این شاعر و نویسنده داشتیم که به اتفاق می خوانیم:


چه چیز در شعر شما را جذب کرد و چه تفاوتی در شعر و داستان می‌بینید؟

من هر دو را ابزاری برای ارائه می‌بینم اما در اینکه تفاوت بسیاری دارند تردیدی ندارم. شعر حاصل شوریدگی است. در عین حال که قالب دارد در قالب نمی‌گنجد. آسان‌تر به نظر می‌آید اما سخت‌تر است. همین که سیال‌تر است باعث می‌شود دست‌نیافتنی‌تر باشد. بیش از داستان به روحیه و حس و حال لحظه بستگی دارد. داستان برای ایجاد ساختمان نیاز به نظم بیشتری دارد. البته به این معنا نیست که نوشتن شعر نیاز به نظم ذهنی ندارد. اما چون ساختمان داستان جزییات بیشتری دارد نیاز به برنامه‌ریزی بیشتری دارد و ضمن این‌که شهود آنی هم در نوشتن آن تاثیر دارد اما ابتدا به ساکن باید برای نوشتنش اسکلت ساختمان آن را مشخص کرد. اما شعر حاصل لحظه است. شوریدگی و شیدایی آنی، شعر را می‌آفریند. وقتی اولین جمله متولد می‌شود خود شاعر هم نمی‌داند جمله‌ی بعدی چیست؟ حتی گاهی بعد از تولد شعر، خود شاعر معناهای چندوجهی درون آن را می‌بیند. البته این تجربه‌ی من است. نمی‌دانم شاعران دیگر چه تجربه یا نگرشی در این زمینه دارند.

از کتاب‌های شعر بگویید:

4 کتاب شعر از من منتشر شده است. اولین آن‌ها «و اشتباه می‌کنم» در نشر پینار منتشر شد. که بیشتر شعرهای دوره‌ی نوجوانی من بود. اغلب آن‌ها شعرهای نیمایی بودند. برای خود من تجربه‌ی خوبی بود که البته با تعطیلی نشر تداوم نیافت. منتها باعث شد فعالیت در این حوزه را جدی‌تر بگیرم.
کتاب بعدی من «درخت سوال نمی‌کند، می‌افتد» توسط نشر چشمه منتشر شد. این مجموعه، شعر سپید بود. که شعرهای آن اغلب مدرن و تصویرگرا بودند. با بیانی ساده. گرایش اغلب شعرها بیان موقعیت انسان مدرن با استعاره‌ است. تصویرها و المان‌های اصلی هم برداشتی از محیط مدرن امروزی هستند. بیشتر شعرهای این مجموعه، کوتاه هستند. این مجموعه سه بخش دارد به نام‌های: درخت سوال نمی‌کند می‌افتد، برای دوست داشتنت برمی‌گردم و خورشید از نام کوچک من حرف می‌زند. در کل از این مجموعه بازخوردهای خوبی گرفتم. در زمان خودش نامزد جایزه پروین اعتصامی شد که البته جایزه‌ی اول را نگرفت. اما نظر بعضی منتقدان و بعضی مخاطبان شعر را به خودش جلب کرد که برایم انگیزه‌بخش بود. آن‌هم در شرایطی که من خودم خیلی در زمینه‌ی پخش و تبلیغ و شرکت در جوایز و ... فعال نبودم.
رگباد اسم کتاب بعدی است که در انتشارات روزنه منتشر شد. اولین کتاب شعر که روزنه در سری شعر خودش منتشر کرد. این مجموعه حاصل توجه من به موسیقی شعر بود. در همین زمان داشتم روی پایان‌نامه‌ام با موضوع «بررسی عناصر موسیقایی در شعر منثور دهه ۸۰ » کار می‌کردم؛ که سوال و علاقه و دغدغه‌ی من بود. این کار کردن روی موسیقی برای خودم خیلی جذاب بود و باید بگویم خیلی از نوشتن این پایان‌نامه لذت بردم که البته به طور ناخودآگاه روی شعرم تاثیر گذاشت.
رگباد همانطور که از اسمش پیداست بازی‌های زبانی بیشتری داشت. خیلی از شعرها تا آن‌جا که شعر منثور اجازه می‌داد دوایر موسیقایی دارند که البته چون یکی از عناصر اصلی در این دوایر، تکرار است؛ بعضی از کسانی که خواندند این تکرارها را حشو و زاید می‌دانستند؛ اما به هر حال به نظرم برای تجربه‌ی عناصر موسیقایی می‌ارزید گاهی تن به حشو هم بدهم. باید دید نظر مخاطبان چیست.


این کتاب هم دارای دسته‌بندی‌هایی است که هر کدام از آن‌ها دارای منطق زبانی و بیانی هستند. یعنی هر بخش از دید خود من مشابهت‌های ساختاری و مضمونی خاصی دارد و همه‌ی آن‌ها در کنار هم کلمه‌ی رگباد را ساخته‌اند. این بخش‌ها عبارتند از:  به باد، در خاک، تا آب و از زمین.
همانطور که از اسم فصل‌ها پیداست این مجموعه به عناصر اصلی حیات اشاره دارد. البته با یک کج‌روی عمدی در بخش آخر. نقش حروف اضافه نیز در نام‌گذاری فصل‌ها و شعرها برجسته‌سازی شده است.
مجموعه‌ی اخیری هم که از من منتشر شد «سفره‌ی هفت‌خون» نام دارد که در نشر گویا منتشر شد. شکل این مجموعه را از جهت آزادی عملی که ناشر در انتخاب جلد به من داد بیشتر دوست دارم. تجربه‌ی خوشایندی بود. البته در مجموعه‌های پیشین هم تجربه‌ی همکاری با گرافیست‌های خوبی داشتم و از اغلب آن‌ها راضی بودم. اما این یکی بیشتر از همه، سلیقه‌ی خودم بود.
مجموعه‌ی سفره‌ی هفت‌خون در بدترین زمان ممکن در روزهای سیاه قطعی اینترنت و شرایط بحرانی منتشر شد و حقیقتش از اینکه دیده نشد خیلی هم دلگیر نشدم. شاید خودم هم دل و دماغ صحبت کردن درباره‌اش را نداشتم. در هر حال از سال ۹۸ این اولین بار است که از سفره‌ی هفت‌خون می‌گویم.
تقریباً نیمی از این مجموعه شعر عاشقانه است. در این مجموعه احساس می‌کنم در فضای بین فضای ساده‌ی درخت سوال نمی‌کند می‌افتد و فضای جستجوگر رگباد قرار گرفته‌ام. فکر می‌کنم به نوعی فرونشست هر دو کتاب در من به سفره‌ی هفت‌خون رسیده است.
این کتاب هم مانند کتاب‌های قبلی دسته‌بندی‌هایی دارد که این بار بیشتر محتوایی هستند. به نام‌های سفره‌ی هفت‌خون، از زمستان هنوز سوز می‌آید، تحویل مرگ به ماهی سال نو  و در پایان نیز بهار بوسه در بالکن. که مانند کلیت مجموعه با المان‌هایی از گذر از زمستان و سوز و سرما و مرگ به زندگی و عشق می‌رسند. به همین خاطر شعرهای عاشقانه در فصل پایانی دسته‌بندی شده‌اند و شعر آخر نیز با سلام به پایان می‌رسد. این چیدمان به نوعی ادای دینی است به عشق و کل مجموعه را نیز به همسرم تقدیم کرده‌ام.

در زمینه‌ی نقد شعر هم فعالیت داشته‌اید؟

بله مدتی فعالیت می‌کردم. ضمن مطالعه‌ی مداوم، یادداشت‌هایی می‌نوشتم که اغلب در تجربه چاپ شده است. مدتی برای خبرگزاری ایرنا مصاحبه‌هایی در حوزه ادبیات و موسیقی انجام دادم. مدت‌ها هم روی پایان‌نامه‌ام متمرکز بودم که البته تصمیم گرفتم چاپش نکنم. بعد از اینکه سراغ رمان کودک و نوجوان رفتم احساس کردم دیگر علاقه‌ای ندارم نقد بنویسم. در کل کار نوشتن خلاقانه را بیشتر دوست دارم. البته منظورم این نیست که نوشتن نقد نیاز به خلاقیت ندارد اما نوشتن رمان و شعر برایم جذاب‌تر است.

چقدر در حوزه‌ی کودک و نوجوان فعالیت کرده‌اید؟ آیا اثری از شما چاپ شده است؟

تا کنون 12 رمان کودک و نوجوان و 2 داستان کودک به دست چاپ سپرده‌ام که با توجه به طولانی بودن فرایند تصویرگری و چاپ و همینطور شرایط کرونا، هنوز هیچ کدام منتشر نشده‌اند اما تصور می‌کنم دست‌کم بخشی از آن‌ها تا پایان امسال منتشر شوند. این کتاب‌ها در نشرهای محراب قلم، پیدایش، قدیانی و میچکا منتشر خواهند شد. البته باید بگویم مجموعه داستان مشترکی به نام قصه‌های حیوانکی توسط نشر گاندو به بازار آمده است که یکی از داستان‌های آن نوشته‌ی من است. این داستان به همراه داستان‌های دیگر، پیش از این به صورت صوتی در اپلیکیشن و وبسایت آی‌قصه منتشر شده بود. مجموعه ترانه‌ای نیز به آهنگسازی استاد حمید متبسم برای موسیقی سنتی سرودم که امیدوارم آن هم به زودی به روانه‌ی بازار شود.

فعالیت‌های مشابهی هم در حوزه‌ی ترانه برای بزرگسال داشته‌اید؟

بله ترانه‌های دیگری هم نوشته‌ام که یکی دو تای آن‌ها خوانده شده‌اند. یک لالایی که با صدای خانم سوده شرحی اجرا شد. چند ترانه که در کنسرت‌های موسیقی سنتی اجرا شده است و آخرین ترانه هم به نام «غریب» با صدای حسین علیشاپور منتشر شد که در واقع شرح حال روزگار ایرانیانی است که با موضوع مهاجرت و رفتن و نرفتن درگیر هستند.

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: