صفحه نخست

سیاسی

اقتصادی

بین الملل

اجتماعی

فرهنگ و هنر

ورزشی

عکس و فیلم

انتخابات 1400

دولت دوازدهم مایل بود که برجام را به عنوان مهم‌ترین دستاوردش معرفی کند، ولی چنین نشد و حتی آقای روحانی در روز‌های پایانی، علت شکست برجام را به مجلس و دیگران نسبت می‌داد؛ این دولت میراث فقر را برای دولت سیزدهم به ارث گذاشته است.
کد خبر: ۴۶۲۲۶
۲۲:۰۰ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۰

به گزارش گروه سیاسی یکتاپرس، داود مهدوی زادگان دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی نوشت: هر یک از دولت ها به هنگام آغاز کار، خود را با نام و عنوانی مانند دولت سازندگی، دولت اصلاحات ، معرفی می‌کنند. اما درستی عنوان دولت ها در پایان دوره قانونی و ارزیابی کارنامه آنها معلوم می گردد. ارزیابی عملکرد دولت در مدت انجام وظیفه معلوم می کند که آیا می توان آن دولت را سازندگی یا اصلاحات نامید یا خیر. بر همین اساس، اکنون که دور دوم دولت آقای حسن روحانی به پایان رسیده است، در این اندیشه بودم که این دولت را با چه عنوانی می توان خطاب کرد. ایشان که در آغاز کار، دولت خود را با عنوان « دولت تدبیر و امید » معرفی کرد و همواره در مدت هشت سال سکانداری دستگاه مجریه بر همین عنوان اصرار می ورزید. اما اکنون باید این عنوان را بر اساس کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم ارزیابی کرد. اگر اطلاق این عنوان ( تدبیر و امید ) را شایسته دولت روحانی ندانستیم؛ آنگاه، باید درباره عنوان واقعی آن نظر دهیم. 

اما ارزیابی کارنامه این دولت، آشکارا اطلاق عنوان تدبیر و امید بر آن را بر نمی تابد. دولت حسن روحانی، پس از هشت سال، وضعیت بسیار بغرنج و اسفباری را به دولت سیزدهم تحویل داده است. یاس و نا امیدی بر جامعه حاکم گشته است. بخشی از مردم بخاطر همین نا امیدی ناشی از عملکرد دولت دوازدهم، در انتخابات 1400 مشارکت نکردند. این دولت با دستاورد چشمگیری که بتوان به آن تکیه کرد، کنار نرفته است. آقای دولت دوازدهم خیلی مایل بود که معاهده هسته ای برجام را به عنوان مهم ترین دستاورد خود معرفی کند، ولی چنین نشد. بطوری که آقای روحانی در روزهای پایانی، علت شکست برجام را به مجلس شورای اسلامی و دیگران نسبت می داد. دولت وی میراث فقر را برای دولت سیزدهم به ارث گذاشته است. بنابر این، بطور قطع نمی توان دولت هشت ساله روحانی را دولت تدبیر و امید نامید. به همین خاطر، باید بررسی کرد که مناسب ترین عنوان برای این دولت، چه چیزی می تواند باشد.
این روزها در اندیشه نامی مناسب برای دولت روحانی بودم که با سخنرانی ولی فقیه، آیت الله خامنه ای، در آخرین دیدار ایشان با دولت دوازدهم روبرو شدم و از فرمایشات ایشان عنوان مناسبی را الهام گرفتم و آن عبارت از « دولت عبرت » است. آری، اگر بخواهیم عنوان دقیقی برای دولت روحانی انتخاب کرد؛ عنوان « دولت عبرت»، مناسب ترین آنها است. اما چگونه به چنین برداشتی رسیدم؟
تجربه در عام ترین معنای آن عبارت از اثر برجای مانده از دیگری است که می توان از آن درس و پند گرفت و آن را در مسیر زندگی فردی و جمعی به کار بست. وقتی فرد یا نهادی در کوران زندگی و ماموریت عمومی تجربه ای را کسب می کند، خود و دیگران تلاش می کنند که آن تجربه را بکار بندند. لکن کار بست تجربه در سبک زندگی فرد و جامعه یکسان نیست. چون آن اثر بر جای مانده یا تجربه در همه جا از یک جنس نیست. کاربست برخی تجربیات در عمل کردن مطابق با آن است و در برخی دیگر، در عمل نکردن موافق با آن است. همه راه هایی که تجربه شده یا می شوند، بر صواب نیستند تا حکم کلی لزوم تکرار همه راه ها صادر شود. برخی راه های تجربه شده، نتیجه بخش و پر ثمر هستند و لذا می توان طی کردن آن راه ها را به دیگران توصیه کرد. اما برخی دیگر از راه ها است که بعد تجربه کردن آنها به این نتیجه می رسیم که هرگز نباید تکرار شود و نباید به دیگران توصیه کرد. چون معلوم گشته که آن راه ها پر خطر و بی حاصل و بی فایده بوده است و نمی توان خود و دیگران را بدان ها توصیه کرد.
 بنابر این، تجربه ها را می توان به تجربه های قابل توصیه و تکرار پذیر و مثبت و تجربه های غیر قابل توصیه و تکرار ناپذیر و منفی، تقسیم کرد. لکن عنوان تجربه در استعمالات علمی و عرفی، در معنای مثبت آن به کار می رود. یعنی هر جا که تجربه ای قابل توصیه و تکرار شدنی و مثبت باشد، گفته می شود که باید این تجربه را به کار گرفت و استفاده کرد. اما تجربه ای که مثبت نیست و نمی توان عمل به آن را به دیگران توصیه کرد، بدان تجربه نمی گویند بلکه از آن با عنوان « عبرت » یاد می کنند. وقتی می گوییم از این تجربه تلخ و ناگوار و غیر قابل توصیه به دیگران عبرت بگیرید؛ یعنی از دیگران می خواهیم که آن عمل را که یک بار تجربه شده است، شما تجربه نکنید و به دیگران توصیه نشود. عبرت به معنای عبور کردن از چیزی است. باید تجربه های تلخ و ناصواب دیگران را مطالعه و بررسی کرد و بی آنکه عمل به آن تجربه را به خود یا دیگران توصیه کنیم، از آن درس بگیریم و عبور کنیم. به همین خاطر، قرآن کریم می فرماید اهل خضوع و خشیت از عمل فرعون عبرت می گیرند که سرکش و نا فرمان نباشند: « إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى » ( النازعات : 26 ). ولی درباره انبیاء اشاره دارد به اینکه سیره آنان برای کسانی که امید به آخرت و لقاء الله را دارند، اسوه و الگو است؛ یعنی توصیه شده که به سیره و تجربه نبوی عمل کنید و آن را پارادایم زندگی خود قرار دهید و به دیگران توصیه کنید: « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا » ( اﻷحزاب : 21 ).
نتیجه ای که از بحث تمایز معنایی میان تجربه و عبرت می توان گرفت این است که اگرچه تجربه در معنای کلی و عام آن، شامل هر دو مفهوم تجربه و عبرت می شود؛ لکن در معنای استعمالی آن، بر مفهوم عبرت اطلاق نمی شود. تجربه، هر آن چیز مثبت و توصیه پذیر است، مانند توصیه به تجربه نبوی. اما عبرت هر آن چیز منفی و غیر قابل توصیه به دیگران است، مانند راه های نافرجام و غلط طی شده ای که نمی توان به دیگران توصیه کرد. بر این اساس، استعمال واژه تجربه در معنای عبرت، کاربست استعاری است که دلایل مختلفی برای چنین استعمالی می توان ذکر کرد. چنانکه این کنش استعاری در بیانات ولی فقیه در آخرین دیدار شان با آقای روحانی و دولت دوازدهم کاملاً مشهود است.
 ولی فقیه در این دیدار، دولت آقای روحانی را تجربه ای می دانند که باید از آن استفاده کرد. با کاربست مفهوم تجربه در این بیانات، چنین به نظر می آید که این دولت حامل تجربه های قابل توصیه است. تردیدی نیست که دولت دوازدهم تجربه های ارزشمندی را اندوخته است؛ لکن این دسته از تجربیات آن به قدری نیست که بتواند تجربه نا‌موفق دولت دوازدهم را کنار بزند. به همین خاطر، ولی فقیه در مقام ذکر مثال از تجربه های قابل استفاده دولت دوازدهم به موردی اشاره کرده است که در معنای عبرت به کار می رود.

ایشان به این نکته اشاره دارد که تجربه دولت دوازدهم در اعتماد به غرب برای دولت های بعدی، مایه عبرت است. همه باید بدانند که نمی توان به غرب و آمریکا اعتماد کرد. باید از تجربه دولت دوازدهم عبرت گرفت و این تجربه را برای همیشه کنار گذاشت: « دیگران باید از تجربه‌های شما استفاده کنند. خب حالا یک تجربه را من بخصوص یادداشت کرده‌ام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کرده‌ام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این‌ جوری است. هر جا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره‌ی با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هر جا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه‌ افتادید و از شیوه‌های مختلف [استفاده کردید] -هزار راه وجود دارد و این جور نیست که یک راه [باشد]؛ نه، راه‌های مختلف وجود دارد؛ [اگر] انسانها فکر کنند، راه‌های گوناگونی برای زندگی شخصی و اجتماعی و مدیریّتی پیدا خواهند کرد- هر جا این جوری حرکت کردید، پیشرفت کردید». ( بیانات: 6/ 5/ 1400 )
وقتی نتوان تجربه دولت دوازدهم را در مفهوم اصلی آن، معنا کرد؛ نتیجه می گیریم که استعمال آن در مورد عملکرد چنین دولتی، استعاره است. تجربه، استعاره ای از برای معنای عبرت به کار رفته است. به همین خاطر است که دولت دوازدهم روحانی را می توان « دولت عبرت » نامید. 

انتهای پیام/ 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: