صفحه نخست

سیاسی

اقتصادی

بین الملل

اجتماعی

فرهنگ و هنر

ورزشی

عکس و فیلم

انتخابات 1400

اختصاصی یکتاپرس؛
استقبال از شعر شاعران نام آشنا، و معرفی شاعران جوان و خوش آتیه از امروز در صفحه شعر یکتاپرس. شعر امروز: رضا ثروتی/ساغرشفیعی/رویا روز بهانی/قربان بهاری.
کد خبر: ۴۰۴۰۱
۲۲:۵۴ - ۱۰ تير ۱۴۰۰
---------------------------------------------
 
نگو دوستت دارم
انسان
این واژه را می شنود
واژه
از پوستش رد می شود
با نگاهی پایین می رود
اسب های قلبش
شیهه می کشند
تندتر می دوند
بر سینه اش
محکم تر
سم می کوبند

نگو دوستت دارم
انسان باور می کند
افسارِ اسب وحشی را
به دستت می دهد
به تو تکیه می کند
در آغوشت اشک می ریزد
یال هایش را می دهد تو شانه کنی
انسان باور می کند
و عشق
دردناک ترین اعتقاد است
اعتقادی که با سیلی پاک نمی شود
با خیانت
قوت می گیرد
با اهانت
راسخ تر می کند

به انسان نگو دوستت ندارم
ضربانش کند می شود
پای اسب هایش می شکند
اسب ها
بر زمین می افتند
درد می کشند
انسان
می باید
حیوان را راحت کند

انسان عرق می ریزد
اشکهایش
در بالشت جمع می شود
عطرِ موهایت را حبس می کند
نفس نمی کشد
بالشت را روی سینه اش می گذارد
به قلبش گلوله می زند
بخارِ گرم
از گلوی اسب ها بالا می رود
از دهانشان بیرون می جوشد
سینه ی انسان سبک می شود
اسب ها
به سمتِ کوهستان دور می دوند
سم هایشان
صدا ندارد
یال هایشان
یخ بسته
عشق
از دست می رود

انسان گناه دارد
نگو دوستت دارم
انسان باور می کند
نگو دوستت ندارم.

- رضا ثروتی
 
*_*_*
 
 

 

--1--

خطی بر اسم تو کشیدم
لکی افتاد بر پیشانی ماه
ترانه ای که ورد زبانم بود
لکنتی شد نوک زبانم
که هرچه می کنم
رنگ مهتابی ات به یادم نمی آید

--2--

یکی برای ماهی گیر دل می سوزاند

یکی برای ماهی بخت برگشته

من اما

طعمه سر قلابم

--3---

هر آوازی که می خواندی
بادبادکی رنگین می شد
به دست باد

حالا سکوت یکدستت
آسمان آبی را تداعی می کند
بادبادک ها، نقطه هایی دور...

چقدر باید بدوم
تا از باد
یکی شان را پس بگیرم؟

 

ساغر شفیعی

**

 

 

--1--

چهار حرف را روی شاخه می گذارم
و با سه حرفِ باقیمانده در مشت می دوم
می دوم از بین خانه های بزرگ
که خنده‌هاشان کوچه را تاب می دهد
امّا درخانه من
صدای شادیِ تکّه تکّه شده
صدای تنهایی
صدای ماهی ها به هیچ کس نمی رسد
دراین هفت سین
هر تخم مرغ به رنگی مرده است
و من با لکنتی که روی سین می افتد
سکوت کرده ام.

ماهی های کوچک از دریا چه می دانند؟
چند ضربه به تُنگ بزن
زندگی دارد ته نشین می شود.

--2--

سایه‌های کوتاه
سایه‌های بلند
سایه‌ای تازه که شبیه تو نبود
و طوری مرا کشت
که هنوز دست‌هایش دورِ گردنم گرم است
و صدایم
بند بند از زیرِ انگشتانش می ریزد
به سمت چاهی که با هم کنده بودیم
چاهی با دیوارهای سکوت
که سقوط سطل را
به اختیار خودش می گذاشت

دستت را گرفته بودم
و با دست دیگرم خاک را کنار می زدم
هیچ وقت دست هایم اینطور از آهن نبوده است

در جدال با خودم
می کَندم
شبیه پسر بچّه ای که نقشه گنج را
درآن کتاب کهنه پیدا کرده است
و با دست های کوچکش
به دنبال استخوان های زمین می گردد.

رویا روزبهانی

*****

 

 

--1--

شیر را ناکام می گذارد

یا

مرگ را

فرار آهوی زخمی

 

 --2--

مرده است

     یا

تمارض می کند

سوال گربه پشت پنجره

از میله های قفس

 

--3--

دل به دل باد داده اند

            یا

برای برگرداندن بادبادک رفته اند

رخت های از روی بند

--4---

آزاد است

   یا

اسیر

قناری رها در آسمان نقاشی

 

--5--

ایستاده است

     یا

توان رفتنش نیست

             صخره میان رود

 

--6---

آرام بگیرد

    یا

به اقیانوس فکر کند

         قطره به دریا رسیده

 

 --7--

می مانی

   یا

می روی

سوال سنگ کف رودخانه

از هر قطره باران

 

--8---

ماه

 یا

راه

تصمیم اش را گرفته است

مرداب

 

قربان بهاری

***

انتهای پیام/

 

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ژاله زارعی
۱۹:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
سپاس از زحمات بی دریغتان
با آرزوی مانایی برای شاعران گرامی
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
شعرهایی / جان / خواندیم ...مضامین بکر و انگار در کارگاهی به تناسب ظرفیت قاب شده اند
جناب ابوترابی خیلی خوب وعالی ....دست ودلتان درانتخاب اگر بنوسم ( شاهوار ) است اغراق ننموده ام ....درود به شما ودیگر عزیزان همکار
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
شعرهایی / جان / خواندیم ...مضامین بکر و انگار در کارگاهی به تناسب ظرفیت قاب شده اند
جناب ابوترابی خیلی خوب وعالی ....دست ودلتان درانتخاب اگر بنوسم ( شاهوار ) است اغراق ننموده ام ....درود به شما ودیگر عزیزان همکار
ناشناس
۰۶:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
عالی
پرویز عرب پور
۰۰:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
درود و عرض ادب
باید از استاد ابوترابی برای این ابتکار و خلاقیت تشکر کرد افتتاح صفحه شعر در گروه فرهنگ وادب را به ایشان و
شاعران عزیز کشورم تبریک می گویم
مهران
۰۰:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۱
درود استاد ابوترابی عزیز
عالیست استاد
رویا فخاریان
۲۳:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۰
درود
چه شعرهای زیبایی
ممنون از استاد ابوترابی بزرگوار به خاطر حمایت های همیشگی ایشان از شاعران جوان و گاه ناشناخته