یادداشت/ الهام احمدی
آموزش و پروش در ایران حتی تا اوایل دوره ی پهلوی اول و با وجود تصویب متمم قانون اساسی درباره ی تحصیل اجباری همه ی کودکان، به صورت مکتب خانه ای و معلم سر خانه بود.
مکتب خانه ها عموما در مساجد دایر و توسط ملا یا ملاباجی ها اداره می شد و در آنها به آموزش روخوانی قرآن ، علوم شرعیه در حد برطرف کردن نیازهای دینی ،و ندرتاَ روخوانی کتاب هایی مانند گلستان و کلیله دمنه اکتفا می شد.
در سطوح بالاتر دختران خانواده های مرفه زیر نظر معلم سرخانه تحت آموزش روخوانی قرآن ، علوم شرعیه و ادبیات کلاسیک فارسی قرار می گرفتند و نهایتا با اشعار یکی از شاعران بزرگ فارسی زبان و کتاب های تاریخی و اخلاقی آشنا می شدند.
برای دختران تمام آموزش های فوق جنبه شنیداری داشت چون نوشتن را برای دختران جایز نمی دانستندو معتقد بودند سواد برای زن ها ممکن است خطر نامه نگاری و بیان احساسات به همراه داشته باشد.
باید به این نکته هم اشاره کرد که این امکانات محدود هم منحصر به شهر ها بود و دختران روستایی و عشایر از همین مختصر امکان سوادآوزی هم محروم بودند.
در اوایل دوره ی قاجار، همزمان با تحرکات مشروطه و آشنایی ایرانی ها با اروپا و فرهنگ اروپایی کم کم جرقه های تجدد و پیشرفت طلبی در همه ی سطوح فرهنگی و اجتماعی در ایران زده شد.
بعد از افتتاح اولین مدرسه ی پسرانه در ایران زمزمه هایی درباره ی آموزش و پروش دختران هم به گوش می رسید. باید توجه کرد در دوره ای که پسران دانش آموز هم از آزار و تمسخر و تعرض مردم کوچه بازار در امان نبودند فکر تاسیس مدرسه ی دخترانه ایده ای جسورانه بود.
در دوره ی محمد شاه قاجار و بعدها در دوره ناصری در ایران چند مدرسه ی دخترانه خارجی به شرط نپذیرفتن دختران مسلمان اجازه ی تاسیس گرفتند اما نخستین تلاش ها برای تاسیس مدارس ملی دخترانه توسط خانم طوبی رشیدیه و بی بی خانم استرآبادی (وزیراف) صورت گرفت.
طوبی آزموده دختر میرزا حسن خان سرتیپ در سال 1357شمسی متولد شد و هنگامی که فقط14 سال داشت به همسری عبدالحسین میرپنج درآمد.اختلاف سنی بین طوبی خانم و همسرش زیاد بود و این زوج فرزندی هم نداشتند به همین خاطر عبد الحسین خان برای سرگرم کردن همسر جوانش او را به تحصیل زبان فارسی ، عربی و فرانسه تشویق کرد. طوبی خانم بعد از تحصیل به فکرافتاد که دختران را در محیطی خارج از مکتب خانه و به شیوه نظام آموزشی غربی آموزش دهد.
در سال1282طوبی خانم اولین مدرسه ی دخترانه ملی در ایران را با نام دبستان پرورش افتتاح کرد. عمر اولین دبستان دخترانه تنها چهار روز بود.ماموران دولتی با تحریک و فشار مخالفان به مدرسه حمله کردند و با تهدید و فحاشی تابلوی مدرسه را برداشتند و آنجا را تعطیل کردند.
قدم بعدی را برای تاسیس مدرسه دخترانه را بی بی خانم استرآبادی(وزیر اف) برداشت. بی بی خانم دختر میرزا محمد باقر خان استرآبادی از بزرگان گرگان بود. مادرش خدیجه خانم ندیمه شکوه السطنه از همسران ناصرالدین شاه بود که کار تدریس کودکان دربار را بعده داشت.
بی بی خانم بعد از تحصیلات مقدماتی نزد مادرش، به مدرسه ی آمریکایی ها رفت و مقدمات معلمی را فرا گرفت. مشاهده ی موقعیت اجتماعی تاسف بار زنان چه در حریم بسته ی حرم سرا و چه خارج از دربار بی بی خانم را آزار می داد. او معتقد بود که دخترها و پسر ها باید بطور یکسان آموزش ببینند و برای رفع ظلم و تبعیض علیه زنان،در سال 1285 شمسی به تاسیس دومین دبستان دخترانه در تهران اقدام کرد.
این مدرسه که دبستان دوشیزگان نام داشت ،در قسمتی از منزل شخصی بی بی خانم با سه کلاس درس افتتاح شد . بی بی خانم و دخترانش افضل و مولود کارتدریس دختران را بعده گرفتند.خبر تاسیس مدرسه با این اعلان در روزنامه های صبح منتشر شد:
"مدرسه جدید موسوم به دبستان دوشیزگان نزدیک دروازه قدیم محمدیه بازارچه حاجی محمد حسن افتتاح شده است.این مدرسه دارای حیاطی است بزرگ و اتاق های متعدد با تمام لوازمات مدرسه ای. از برای افتتاح این مدرسه پنج معلمه تعیین شده است که هر کدام یک درس می دهند از قبیل نخست نامه، مشق قلم،تاریخ ایران، قرائت، کتاب طباخی، قانون ، مذهب، جغرافیا، علم حساب بر حسب قوه هر دختر و خانمی این علوم تدریس می شود به علاوه اتاقی هم معین شده است که در آنجا هنرهای یدی از قبیل کاموادوزی، زری دوزی، خامه دوزی،خیاطی و غیره تعلیم می شود. تمام معلمان از طائفه اناثیه هستند و بغیر از یک پیرمرد قاپوچی مردی در این مدرسه نخواهد بود. شاگرد از هفت تا دوازده سال قبول می شود. اتاق ابتدایی ماهی15 قران و اتاق عملی ماهی25 قران . به فقرا تخفیف داده می شود. هر دو نفر شاگرد یک نفر مجاناَ قبول می شود. امید است که در وطن عزیزمان هزاران از این مدارس افتتاح شود"
با انتشار خبر تاسیس مدرسه ، طوبی خانم که مشتاق تدریس و آموزش بود از بی بی خانم خواست اجازه دهد که در دبستان دوشیزگان تدریس کند، اما با مخالفت بی بی خانم روبرو شد. گرچه عمر این دبستان هم طولانی نشد.
با وجود همه ی تلاش ها ، عشق و اشتیاق بی بی خانم، تاسیس مدرسه در جامعه ی سنتی آن روز با مخالفت های جدی روبرو شد. علما فتوا دادند درس خواندن در مدرسه از نظر شرعی حرام است.
کم کم مخالفت ها آنقدر بالا گرفت که یک ماه پس از افتتاح ، دبستان دوشیزگان به اجبار تعطیل شد. بی بی خانم شکایت به وزیر معارف وقت هم برد، اما اعتراضاتش فایده ای نداشت. جواب دادند" صلاح است مدرسه تعطیل شود".
آغاز انقلاب مشروطه و فروکش کردن استبداد همراه با رویدادهایی بود که زمینه ی تحول در جامعه را رقم می زد. تعدد انتشار روزنامه ها، جرقه های روشنفکری...شرایط جدیدی را در جامعه ایجاد می کرد. با گشایش مجلس اول تعدادی از نماینده ها از تحصیل دختران حمایت کردند. حاصل این حمایت ها تصویب اصل 18 و 19 متمم قانون اساسی بود که در آن به تحصیل اجباری بدون ذکر جنسیت پرداخته شده بود.
حالا دیگر دختران ایرانی اجازه ی قانونی برای تحصیل داشتند. در سال 1286 طوبی خانم با توجه به تجارب قبلی خود و دبستان دوشیزگان، در خیابان شاپور نزدیک چهارراه حسن آباد مدرسه ی ناموس را افتتاح کرد. او تعالیم مذهبی، علم حدیث و آموزش قرآن را هم در دروس مدرسه گنجاند و برای هماهنگی با شرایط جامعه سالی یک بار مجلس روضه خوانی در مدرسه ترتیب داد.
تاسیس مدرسه برای طوبی خانم مشکلات فراوانی داشت.از جمله موانع، استخدام وتربیت معلم زن بود چون حضور مردها در مدرسه غیر ممکن بود. مانع بعدی هم فراهم کردن کتاب برای تدریس بود. طوبی خانم برای رفع این مشکلات با کمک جمعی از دوستانش برای دانش آموزان کتاب تهیه کرد و کار تدریس را هم خودش شخصاَ بعده گرفت و در نهایت با تلاش های بی وقفه اش موفق شد اولین دبیرستان دخترانه را هم در سال 1307 شمسی افتتاح کند.
هشت سال بعد تعداد مدارس دخترانه در تهران به عدد هشت رسیده بود و 3474دختر دانش آموز محصل یا فارغ التحصیل این مدارس بودند.در واقع مدارس طوبی خانم کانون جذب و پرورش دختران متجدد زمان خود شده بود.
او در کنار آموزش دختران ، برای بزرگسالان هم کلاس اکابر دایر کرد. برای رسیدن به این دستاورها ،مردانی هم بودند که از طوبی خانم و فعالیت هایش حمایت می کردند. از جمله ی حامیان طوبی خانم می توان به میر جواد خان سرتیپ ،نصیرالدوله ، ادیب الدوله و میرزا حسن رشیدیه اشاره کرد. به پاس جبران کمک های میرزا حسن رشیدیه ، طوبی خانم مقرر کرده بود تا زمانی که مدارس ناموس پابرجاست یکی از دختران خاندان رشیدیه می تواند در آن تدریس کند.
مدرسه ی ناموس بعدها به صورت یکی از مهم ترین و مجهزترین مدارس متوسطه ی تهران درآمد. از نخستین فارغ التحصیلان این مدرسه می توان از بانو توران آزموده خواهر زاده ی طوبی خانم، بانو فخر عظیمی، بی بی خانم، گیلان خانم ، فرخنده خانم و بانو مهرانور سمیعی نام برد.
طوبی آزموده در اول مهر 1315در سن پنجاه و هشت سالگی در تهران درگذشت.
تعطیلی مدرسه دوشیزگان هم طولانی نشد. پس از به توپ بستن مجلس، بی بی خانم پیش صنیع الدوله وزیر معارف وقت رفت و اجازه ی بازگشایی مدرسه را گرفت به شرطی که کلمه ی دوشیزه از عنوان مدرسه حذف شود و فقط از دختران چهار تا شش سال ثبت نام شود.
بعد ها مدارس دیگری مانند ناصریه، تربیت بنات، صدریه، عصمتیه، فرحیة بانوان و ام المدارس نیز تاسیس شدند.
موسس مدرسه ام المدارس بانو مهرتاج رخشان بود. مهرتاج خانم هنگامی که شانزده سال داشت تصمیم به درس خواندن گرفت اما وقتی که این موضوع را با پدرش مطرح کرد با مخالفت او روبرو شد. سرانجام با اصرار فراوان مهرتاج خانم به مدرسه امریکایی ها رفت که خانم و آقای جردن آن را اداره می کردند. چهار سال بعد وقتی که فقط بیست سال داشت ، بعد از آنکه در امتحان کلاس چهارم ابتدایی قبول شد و همراه خواهر زاده اش دبستان دخترانه ام المدارس را افتتاح کرد.
در سال 1292 نشریه شکوفه که نشریه تخصصی بانوان بود فهرستی از اسامی 63 مدرسه در تهران منتشر کرد که حدود دوهزار و پانصد دانش آموز داشت. در این نشریه اعلام شده بود که از هر هفت دانش آموز تهرانی یک نفر دختر است.
در سال 1290و در پی گسترش مدارس دخترانه حکیم الملک وزیر معارف وقت ، یکی از آزادیخواهان به نام سید حسن سعادت را به عنوان مدیر کل نسوان تعیین کرد.
هفت سال بعد نصیرالدوله وزیر معارف جدید دستور تاسیس ده مدرسه دخترانه و یک دارالمعلمات را صادر کرد. در این دارالمعلمات، معلمان زن ایرانی درباره ی امور نوین تربیتی آموزش می دیدند.
تقریبا پانزده سال بعد طبق گزارشی که به وزارت امور خارجه ارسال شد آمده بود" در کل کشور 58700دختر در مدارس ابتدایی مشغول تحصیل هستند و عده زن هایی که به آموزگاری اشتغال دارند به دو هزار نفر بالغ می شود.عده دخترانی که در مدارس متوسطه تحصیل می کنند متجاوز از 3479نفر و تعداد دبیران زن بیش از295 نفر می شود.این تعداد غیر از دخترانی است که در مدارس صنعتی، فنون نقاشی، خیاطی، دفترداری و ماشین نویسی می آموزند"
انتهای پیام/
سپاس از جناب ابوترابی گرامی استاد مهربانی ها
و ممنون از مطالب ارزشمندتون
سبز باشید
که بخوانیم تا بدانیم ....
که بخوانیم تا بدانیم ....
اطلاعات تاریخی بسیار خواندنی در مورد اموزش وپرورش
دختران توسط مهربانو الهام احمدی جمع اوری شده بود که
جای تشکر دارد
یاد و نام اشخاصی که در این ورطه خون دل خوردند جاودانه
بماند