گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛او را از سالیان دور می شناسیم. از صفحات مجله جوانان پیش از انقلاب. از ساحل آستارا. از شعرهایش، از طنزها و از فرانو که بنیانگذارش بود.
میهمان گفتگوی امروزما " اکبر اکسیر " شاعر و طنزپرداز نام آشنای معاصر بود که آن را به اتفاق می خوانیم.
بخش اول گفتگو:
درباره آثارتان کمی توضیح میدهید؟
شروع فعالیت من از سال 47 بود که شعرهایم در مجلات مختلفی به چاپ میرسید؛ اما در سال 61 اولین کتاب شعرم را با عنوان «در سوک سپیداران» به چاپ رساندهام که شامل شعرهای قبل از انقلاب و شعرهای زمان جنگ است و در قالب غزل، دوبیتی، مثنوی، شعر نو و شعر سپید نوشته شده بود.
اما اولین کتاب شعرم را پس از ده سال سکوت با عنوان «بفرمایید بنشینید صندلی عزیز» است که در سال 81 با سبکی از شعر به نام فرانو آن را نوشته ام و قلم شاعری را با ابداع این سبک دوباره به دست گرفتم. درواقع در این مجموعه شعر از تمام صندلیهای جهان دعوت کردهام تا برخی از آنها بنشینند و ما برخیزیم و در همان سال استقبال خوبی از آن به عمل آمد.
و حلقه شعر فرانو در آستارا به یک جریانی تبدیل شد که نوعی از شکفتگی زبان محاوره که شعر را بهسوی کوتاهی و عینی بودن میبرد، در آن پدید آمد و اکنون پس از سپری شدن دو دهه از پدید آمدن این سبک، شاعرانی در استانهای اصفهان، گیلان، تهران و یا سایر استانها چندین کتاب بهعنوان شعر فرانو را چاپ کردهاند که این استقبال ناشی از سادگی زبان و بیان بود.
در سال 85 دومین کتاب خود را با نام «زنبورهای عسل دیابت گرفتند» به چاپ رساندهام که مجموعه شعر برگزیده تعاونی زنبورداران آستارا و حومه و در تهران بهعنوان کتاب سال معرفی شد و تا ده سال شعر طنز مکتوب حوزه را از آن خود کرد و درواقع با این شعر بود که شعر فرانو خود را نشان داد و ازآنپس بود که همسرم پای ثابت این شعرها شد؛ اما اکنون با گذر زمان و در پی دگردیسی و پوستاندازی من سوژههای اصلی شعرهایم را دیگر نوههایم تشکیل میدهند.
علاوه بر خانواده، محیطزیست و همچنین مسائل اجتماعی از قبیل شهرنشینی، آلودگی و موارد دیگر موضوعات شعرهایم را تشکیل میدهند و من حتی از هر چیز حقیر و دورافتادهای شعر میسرایم چراکه تمام مشکلات و دردهای مردم ناشی از همین اجتماع است.
کتابهای دیگرم شامل «پسته لال سکوت دندانشکن است»، «ملخهای حاصلخیز»، «مالاریا»، «ما کو تا اونا شیم»، «شش کتاب» و همچنین «مارمولکهای هاچ بک» با 70 شعر است که آخرین کتابم به شمار میرود و در آستانه تجدید چاپ قرار دارد.
من طنز شفاهی را دارا بودم. ارثی بود از پدر و پدربزرگم و من آن را در شعرهایم جاری کردم و باعث شد که شعرهایم هلال غیرمترقبهای را داشته باشند که با نخ نامرئی از مراعات نظیر، شروع و با کلید شعر ادامه پیدا کند و در آخر به یک غافلگیری شیرین ختم شود.
این موارد سبب گردید که بسیاری از مطبوعات از سبک شعرم استقبال کنند و این مسئله به من ثابت کرد که به شاعران جوان جویای نام بگویم اگر شعرهایشان خوب باشد زمین نمیماند چراکه شعر خوب مسیر خود را پیدا میکند و به دلهای مردم میرسد.
یکی دیگر از مواردی که باعث مشهوریت من شد شعرهایی بود که از من با نام حسین پناهی در دهه 80 منتشر گردید و من آن دهه را بیشتر با دادن توضیح و تذکر به روزنامهها و مجلات سپری کردم. از دیگر دلایل محبوبیت شعرهایم وجود نام ملیحه در آنها بود اما من ملیحه را نه جای آیدا گذاشتهام و نه ادعای شاملویی کرده ام بلکه ملیحه را سمبل همسران شاعرانی در نظر گرفتهام که در پستوی خانهها از یاد رفتهاند و کارشان پشتیبانی از همسرانشان است، همانند همسر نصرت رحمانی که با خیاطی کردن از همسرش حمایت میکرد و در فقر و رنج و سرمستی میسوخت.
درباره سبک فرانو بیشتر توضیح دهید؟
در واقع شعر فرانو، رونوشت زندگی واقعی ما است و اگر شاعر امروز بجای پرداختن به مالیخولیا از زندگی خودش و همسر و فرزندان خویش بنویسد خیلی بهتر میشود.
ما شاهد بوده ایم که شاعرانی در دهههای مختلف بهواسطه پول و منتقدان همدستشان درخشیدند و به شهرتی رسیدهاند، اما بلافاصله روشنی خود را ازدستدادهاند. چراکه شاعرانی در یادها باقی خواهند ماند که در گوشهای بدون یار و یاور و متکی به ذهن خویش میسرایند و هرروز برگ تازهای را برای مخاطبان خویش رو میکنند.
در این سبک هر کلمهای که به کار برده میشود باید عینی و قابل لمس باشد چراکه شعری که قابللمس نباشد و متکی بر ذهن باشد شعری رؤیایی میشود اما به نظر من باید ابژه و سوژه را در سرودن شعر در نظر گرفت تا شعر ملموس شود و این ملموس بودن مستلزم آن است که به زبان آدمیزاد و محاورهای سخن بگوییم.
منظورتان این است که در سبک فرانو واژگان تک معنایی هستند؟
خیر. ظاهر یا همان پوسته کلمات در سبک فرانو به فهم عوام کمک میکند اما هسته آن دو معنایی است و مخاطبان خاص و جدی به مفهوم آن پی میبرند و اگر کلمات در شعر خوب جاگذاری شوند میتوانند به شعر عظمت بخشند.
اوضاع طنز پردازان را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
به عقیده من طنز ایران در دوره مشروطیت و اوایل انقلاب خود را نشان داد و ما در آن زمان با طنز بهعنوان یک نوع رسانه برتر مواجه شدیم اما اکنون طنز در ایران غریب افتاده است و از دید من طنزپردازان انسانهایی پیشآهنگ، پیش رو و فدائیان راه پیشرفت جامعه هستند و اگر تنگنظریهای مسئولین اجازه دهد آنها میتوانند کشوری را آباد، آزاد و به دور از فساد و تباهیها بسازند.
انتهای پیام/
با سپاس از استاد اکبر اکسیر که حضور یافتند ودر توضیحاتی
هرچند کوتاه شعر فرانو را معرفی کردند
توانتان بیش باد
عزتتان مستدام