گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛ کاوه شصتی، متولد تهران 1352، مدرس پیشین دانشگاه، دارای تالیفات علمی، شاعری است بسیار فروتن و نجیب . در کارنامه او مجموعه " برای مسافرانی که می روند" را داریم که در هشتمین جشنواره شعر فجر در بخش کتاب با شرکت نزدیک به دویست و پنجاه مجموعه منتخب پنج اثر برتر به بخش نهایی کتاب شعر راه یافت.
بعدها این اثر با حضور شاعر در رسانه ملی در برنامه با چراغ و آیینه نیز مورد تمجید قرار گرفت. کتابی که عنوان رتبه اول کشوری شعر در بخش آزاد را از آن ِخود کرد.
*
چند روز پیش یادداشتی از او به دستم رسید . چیزی نبود جز حسرت هنرمندانی که فراموش شده اند و می شوند و در تهیدستی و بی کسی از دنیا می روتد . و بعد از مرگ، عده ای می آیند، دایه ی مهربان تر از مادر می شوند و آثارشان را جمع می کنند تا در خیال خود جاودانگی از آن ها بسازند. کاوه شصتی نوشته است:
بر ما چه گذشت که جوانان ما کتاب خواندن را به تمسخر می گیرند و با کتاب بیگانه شده اند. این روزها، حالِ هنرمند شبیه هم هست. اندک و فزون سختی و رنج، تنگدستی و آسیبی هدفمند، بر روح و روان او و خانواده اش و در نهایت متلاشی شدن.سپس ترد شدن هنرمند و گریزانی دوستان و اطرافیان از او. فراموش شدن و انزوا. زخم خوردن. رنج و عذاب کشیدن بیشتر، و تنهایی در لحظه هایی تلخ و طاقت فرسا و زمان بر.
راهی گشوده نمی یابد و هیچ کس یاری رسان هنرمند خسته و دردمند نیست. این هنگام میخواهد رها شود از محیطی که برایش تنگ و کوچک شده است. پیرامونی که او را نمی بیند. این هنگام عطوفتی تازه سراسر وجودش را فرا می گیرد. پُر شورتر از قبل، انسانی می شود بسیار دوست داشتنی و زیبا. آن هنگام دل های مهربان، صمیمی و پاک او را می جویند. گاهی دیر می شود. و گاهی چند سطری ...
تعالیم پرواز فرا گرفته است.
پر گشودن را نیک آموخته است.
و چون آموخت رها می شود
بال می زند و شناور می شود.
از زمین کنده می شود
تازه یادش گرامی می شود
و آثارش جاودان و ارزشمند.
انتهای پیام/
را ندیدم راستی ایا می شود روی شاعری بعنوان منبع گذران
زندگی حساب کرد؟
بسیار استفاده بردم...
درودتان باد
یادم نیست راه رفتن
استاده رفتن،!
همچون کودکی دستانی مهربان میخواهم،
برای راه رفتن.