گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس؛ سميرا آقاخاني (زاده ١٣٦٦در تهران) داراي مدرك كارداني گرافيك از دانشگاه ازاد اسلامي و مدرك دستياري پزشكي از دانشگاه توسعه علوم و نويسنده، شاعر و ترانه سراي معاصر، اولين اثر خود را با نام "سايه شوم در سال ١٣٨٨ منتشر کرد . موفقيت این رمان که از استقبال بسیار خوبی مواجه شد، او را برای ادامه رمان نويسي مصمم کرد. اثر بعدي آقا خانی،" عشق و اسيري "نام دارد كه موضوع داستان آن از دوران پهلوي آغاز و تا انقلاب اسلامي ادامه پيدا مي كند. مضمون كتاب هاي سميرا آقاخاني حولِ معضلات اجتماعي و بررسي آثار و عواقب آن بر زندگي مردم شكل مي گيرد.
سیمرا آقاخانی میهمان گفتگوی امروز یکتاپرس بود . این گفتگوی صمیمی را به اتفاق می خوانیم:
در ابتدای گفتگو از خودتان برای ما بگویید؟
داستان نویسی رو از ۷ سالگی آغاز و ده سال بعد بصورت جدی به آن پرداختم. از همان سال ها سعی ام بر آن بوده که به جای حرف زدن، عمل و بجای وعده، اثبات کنم. تاکنون از من سه اثر به چاپ رسیده و چهار داستان دیگر در دست نگارش و ویرایش است
در مورد آثارتان توضیح می دهید؟
"سایه شوم" که داستان آن حول و حوش دوره قاجار و "عشق و اسیری" که در زمان پهلوی تا انقلاب شکل گرفته است .“متیان جان" هم گزیده ای از متن و شعر است که در مجموعه ای به چاپ رسیده است
تحول در شعر ما که سرشار از چشم اندازهای تازه و دگرگونی در تصاویر و معنا بود، از چه زمانی و از طریق چه کسانی پایه ریزی شد؟
در مسیر تحول شعر از سبک سنتی به سبک نو، تقی رفعت نقش قابل توجهی در ادبیات و شعر داشت. بعد از او هم ابوالقاسم لاهوتی و جعفر خامنه و خانم شمس کسمایی گام هایی در این زمینه برداشتند.
و بعد از آن ها علی اسفندیاری با نام هنری نیما یوشیج سبکی نو در شعر پدید آورد
چه علت هایی در این چند سال اخیر، بین مردم و شعر فاصله انداخت؟
کمبود آرامش ؛ عدم آسایش و درگیر بودن ذهن به سبب معضلات اقتصادی، حوصله و گرایش مردم را نسبت به کتاب و کتابخوانی کم کرده و در این میان کوتاهی عامدانه ی دست اندر کاران و اسباب رسانه را در فرهنگ سازی این امر نباید نادیده گرفت؛
در کل نمی توانیم بگوییم مردم دیگر علاقه ای به خواندن شعر ندارند و بهتر این است که بگوییم مردم دیگر میلی به خواندن کتاب ندارند؛ ولی هستند اشخاصی که در همین سالهای فقر، کتابخوانی شعر و داستان را توسط صفحات مجازی دنبال می کنند
در داستان هایتان بیشتر چه سبکی را دنبال می کنید؟
داستانهای من بیشتر ژانر رئال هستند. رئال یعنی ریشه واقعیاتی که مردم در زندگی روزمره درگیر آن هستند؛
همیشه سعی بر این دارم که کمتر از قوه ی تخیل استفاده کنم. چون از نظر من یک نویسنده باید زندگی مردم را به صورتی که هست به جامعه منعکس کند و پیش از نویسنده بودن یک منتقد بی طرف باشد؛
تعریف صلح از زبان شما؟
یک نفس آسوده در زندگی ؛ رویای ممکنِ من و تو؛ یک جهان بی ترسِ از فردا ...
دوست داشتید از شما چه سئوالی را بپرسم که نپرسیدم؟
که به کجا داریم میرویم...
می گفت:
توی مترو دست فروش فریاد میزد: یه حباب ساز بخرین ؛ بازی و شادی حق بچه هاست؛
خودش ده سالش هم نبود!
و حرف آخر؟
داستانِ زندگیِ ما آدم ها آنقدرها هم جدی و آن قدر طولانی نیست که برایش قاعده و قانون گذاشته ایم؛ به خودمان نگاه کنیم کِی تا این اندازه زود دیر شد ؟ از اینجا به بعدش را به خودمان و دیگران سخت نگیریم؛
متشکرم از حضور در این گفتگو
من هم تشکر می کنم و برای شما و یکتاپرس آرزوی موفقیت دارم.
انتهای پیام/
خانوم اقاخوانیو منو یکبار توی رستوران دیدم و رفتم جلو احوالپرسی کردم هرچقدر از وجناتش بگم کم گفتم انقدر که همه چی تمامو مهربون و گیرا بودن
زنده باشی دخترم
همینکه انقدر با قدرت حرف میزنید یعنی خودش گویای همه چیه
زنده باشی دختر
همینکه انقدر با قدرت حرف میزنید یعنی خودش گویای همه چیه
زنده باشی دختر
توضیحات زیبایی بود واقعا دلشنشین و واقعگرایانه در مورد صلح و آشتی توضیح ارزنده ای بیان نمودین باتشکر ازشما
خیلی خوبی من همیشه پیجتو دنبال میکنم
تا ذهنیت کاملتری نسبت به نوشته هایشان پیدا کنم
با تشکر از بخش فرهنگی یکتا پرس ، بخاطر معرفی هنرمندان در این دهه بانوان پیشرفت قابل توجهی در
زمینه شعر ونویسندگی دااشته اند