وی در خصوص علت این فرار و پناه آوردن به فضای مجازی را توضیح داد:
برای اینکه به دنبال این هستند که تصویر بهتری از خودشان نشان دهند چراکه پذیرش خود و بهبود و ارتقای در جهت اهداف خود کار دشواری است، اما تظاهر کردن به چیز دیگر بودن کار راحتتری است و شخص بجای اینکه این زحمت را به خودش دهد و بخواهد که بر ابعاد مختلف خود کار کند تا به آن حد کمالی که انتظار دارد برسد ترجیح میدهد که بر پشت ماسکی در بستری مانند فضا مجازی ظاهر شود و به چیزی تظاهر کند که نیست، اما نتایج این کار مانند دودی است که در چشم خود شخص میرود درنتیجه هرکاری که انجام دهیم چه عمل خوب باشد و چه بد در حق خود و جامعه کردهایم.
صداقت درباره اینکه چند درصد از آشناییهای مجازی به ازدواج ختم میشود، گفت:
آمار دقیقی در دست ندارم، اما البته که این آشناییها به ازدواج ختم میشوند و من امیدوارم که این افراد در هنگام مواجه مستقیم با یکدیگر همه حقایق را بازگو کنند و از چیزی کتمان نکنند، اما اگر از گفتن حقیقت به یکدیگر ممانعت کنند وارد شدن به مرحله ازدواج یک جرم تلقی میشود، زیرا شخصی که حقیقت را از طرف مقابلش نشنود میتواند بعدها از آن شخص شکایت کند و کار به جدایی بکشد و بهقولمعروف خیلی زود دیر میشود؛ بنابراین بهتر است با صداقت تمام در حضور مشاوره و یا اولیا و خودشان آنچه که هستند را بازگو کنند، زیرا اگر آنچه که باید قبل از ازدواج به هم بگویند را پنهان کنند همانند بمب ساعتی در زندگیشان عمل میکند و با آشکار شدن آن بمب ساعتی منفجر میشود و میزان تخریب آن بستگی به بزرگی موضوع پنهانشده خواهد بود.
این روان شناس تاکید کرد، در حال حاضر این نوع ازدواجها یا آشناییها چقدر میتواند اعتبار زندگی را حفظ کند؟
اگر آشناییها با صداقت محض شروع شود چه بهصورت مجازی و چه حقیقی آن رابطه پایدار و دارای اعتبار خواهد بود و ضمانت اجرای خوشبختی در روابط در قلب صداقت نهفته است، اما اگر رابطه با دروغگویی شروع شود مثل این است که در خط زلزله قرار دارند و اگر هر رابطهای بر پایه حقه و مکر تشکیل شود محکوم به فنا است و مهمترین اثر آن از بین رفتن اعتماد دوطرفه میان زن و شوهر است و اگر اعتماد متزلزل شود زندگی مشترک را از بین میبرد.
وی درباره این سوال که شما چقدر اینگونه آشناییها و ازدواج هارا تائید میکنید، اظهار کرد:
ازدواج چه از طریق مجازی و چه حقیقی که باشد در صورتی تضمین شده است که حقیقت در شکلگیری آن اولویت داشته باشد تا بتوانند با یکدیگر به تفاهم برسند و طرفین نباید چشم خود را بر حقیقت وجودی خود ببندند. همچنین ازدواج در ششپایه مهم باید بررسی شود که پایه اول شامل این است که آیا شخص طرف مقابل نسبت به خودآگاه است یا خیر چراکه وقتی کسی خودآگاه باشد نسبت به اطرافش هم آگاهی پیدا میکند.
مورد دیگر صداقت است و در صداقت نمیشود که شخصی برای مثال در محل کار خود دروغ بگوید، اما در خانه و پیش همسر خود صادق باشد چراکه صداقت جاری است و در همهجا ادامه دارد. مورد سوم داشتن اعتمادبهنفس است و میتوان گفت شخصی اعتمادبهنفس دارد که خودش را دوست داشته باشد و برای خود خوشبختی ایجاد کند و با دارا بودن اعتمادبهنفس بتواند این خوشبختی را به دیگری تقدیم کند. درواقع این دو مورد لازم و ملزوم یکدیگرند.
مورد چهارم پختگی و مسئولیتپذیری است و طرفین باید بهطورجدی این مورد را در خود بررسی کنند و این مورد باید از قبل چه در محل کار و چه زندگی ثابت شده باشد. مورد دیگر باز بودن ازلحاظ احساسی است که به عقیده من مهمترین مورد بعد از خودآگاهی به شمار میرود و به این معنی است که شخص باید ازلحاظ احساسی در تمام لحظات باز باشد و به تصور من زندگی کردن با شخصی که ازلحاظ احساسی بسته است خودآزاری در حق خود محسوب میشود و مورد آخر مثبت بودن است.
وی در پایان تاکید کرد: شش عنصری که ذکر شد مواردی است که هویت شخص را میسازد و اگر شخصی این شش عنصر را بهطور کامل دارا باشد شخص مناسبی برای ازدواج به شمار میآید و این موارد چه درآشناییهای مجازی و چه حقیقی اول باید توسط طرفین رابطه بررسی شود و این نشان میدهد که چقدر یک ازدواج میتواند موفقیتآمیز باشد.
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/