گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس، میهمان امروز ما ترانه سرای نام آشنایی است که مخصوصا ترانه او در فیلم سنتوری به نام " خیلی دلم گرفته از خیلی ها" با استقبال کم سابقه ای روبرو شد.
امیر ارجینی، دربهارِ تهران 1360 به دنیا آمد . و سرودن شعر را از سال ۱۳۷۹ و با عضویت در انجمن ادبی نیما«اسلامشهر» بهصورت حرفهای پیگیری کرد.
آشناییِ اوبا محسن چاوشی، باعث به وجود آمدن آلبومهایی چون یک شاخه نیلوفر، سنتوری، متأسفم، ژاکت، حریص ، هشت، و بسیاری از تک آهنگهای این خواننده شد .
سرودن ترانههای فیلم سنتوری و اجرای قطعهٔ سنگ صبور در این فیلم افزایش شهرت او و محسن چاوشی به همراه داشت.
ارجینی همچنین در آلبومهای بعدی چاوشی حضور داشت اما بعد از آلبوم حریص همکاری آن دو پایان یافت.
وی در ادامه فعالیتهای خود با خوانندگانی چون سیروان خسروی ، بابک مافی ، امین رستمی ،حجت اشرفزاده، شهاب اکبری، گروه ایهام ، امیرعباس گلاب ، مازیار عطاریان ، سینا حجازی همکاری کرده است و درنهایت به خوانندگی نیز روی آورده و قطعاتی چون روز بزرگ، عشق چیه، کابوس را اجرا کرده است.
او در طی این سالها چهارکتاب بانامهای «رفیق خوب روزها»، «الفبای دنیا»، «یک چمدان دلتنگی»، «عشق باید زنی جوان باشد » که گزیدهای از سرودههای اوست را منتشر کرده است.
گفتگویی با این ترانه سرای فروتن و گرامی داشتیم که به اتفاق می خوانیم:
تحول و چشماندازهای موسیقی را چگونه میبینید؟
ما اکنون در موقعیتی قرار داریم که جهان درگیر بیماری همهگیر کرونا است که تمام چشماندازها را عوض کرد چراکه ما بهعنوان یک ترانه سرا بهصورت مستقیم دربازار موسیقی درگیر هستیم و شناخت تقریباً کاملی نسبت به بازار موسیقی داریم اما بعد از بیماری همهگیر کرونا متوجه تغییر شرایط در این عرصه شدهایم و باعث شده که بسیاری از چهرههایی که قبل از کرونا شناخته شده بودند از میدان خارج شوند و ضعیف بودن کارشان در این یک سال اخیر نمایان شود اما در کنار آنها کسانی هم هستند که از حرفه خارج نشدهاند و در عوض کمکارتر شدهاند که علت آن نبود تهیهکننده جهت پخش آثارشان است.
به عقیده من موسیقی به سمت یک تفاخر نسبی رفته است و امیدوارم که در سال های آینده و با اعمال تغییرات و فرمولهای جدید راه تفاخر را ادامه دهد زیرا در طی یک سال اخیر وضعیت موسیقی و هنرمندان ما بهجاهای بدی رسیده است چراکه هنرمندان درگذشته الگوهای جامعه بودهاند اما اخیراً با ورود خوانندههای نوظهور به عرصه موسیقی خصوصاً حوزه موسیقی پاپ آهنگهایی را منتشر کردهاند که شنیدن آن برای سنین پایین مناسب نمیباشد درحالیکه درگذشته چنین مواردی را شاهد نبودهایم.
منظورتان از تفاخر نسبی چیست؟
منظور از تفاخر نسبی همان کارها و آرتیستهای نوظهور است که خدمتتان عرض کردهام اما هستند تعدادی از آنها که کارهای خوبی را عرضه کردهاند و شاید علت اینکه من به این نتیجه رسیدهام کمرنگ و محو شدن خیلی از آرتیستهای ضعیفی است که در دوران قبل از کرونا حضور یافته و بعد از دوران اپیدمی کرونا از میان رفتهاند اما شاید بعد از این دوران اپیدمی دوباره در عرصه موسیقی حضور پیدا کنند و باعث دیده نشدن هنرمندانی شوند که در میان آنها آثار خوبی را ارائه کردهاند. بااینحال امیدوارم که این اتفاق رخ ندهد و میانهروی در این مورد ایجاد شود.
در بین خوانندههای تازه کار که با آنها آشنا شدهاید کار کدامشان را دنبال میکنید؟
در این یک سال گذشته با بررسی به یک سری از نام های جدید رسیدهام اما از آوردن اسم شخص خاصی پرهیز میکنم چراکه همیشه از حاشیهسازی خصوصاً در حوزه موسیقی پاپ دور بوده و هستم.
ترانه در موسیقی امروز چه جایگاهی دارد؟
ترانه را باید در کنار ترانهسراها بررسی کرد و من در مورد کیفیت کار هیچکدام از آنها صحبت نمیکنم اما نکتهای وجود دارد که باعث پایین آمدن طبع ترانه شده است و آن وادادن ترانهسراها در مقابل خوانندهها و آهنگسازان است و ترانهسراها به هر قیمتی حتی بهصورت رایگان خواهان اجرای آثارشان هستند.
حتی در این میان غزلسراهایی را داریم که به سمت ترانه کشیده شدهاند و برای اجرای آثارشان و به هر قیمتی جملههایی را در ترانه بکار میبرند که فاقد معنا و مفهوم است و این خصوصیت ترانهسراها باعث شده است که ترانه در موسیقی ما فاقد جایگاه مناسبی باشد و به موسیقی آسیب بزند چراکه محوریت موسیقی با کلام بر شنیده شدن ترانه و کلام است و وقتیکه آن کلام ضعیف باشد ممکن است مخاطب بعد از مدتی دیگر خواهان گوش کردن به آن نباشد و این چیزی است که بهشخصه من را بسیار آزار میدهد.
محدودیت تایید ترانه از طرف وزارت ارشاد چه مشکلاتی را برای شما به همراه دارد؟
محدودیتها همیشه دو روی خوب و بد دارند و روی خوب این محدودیتها ما را در عرصه هنر به یک خلاقیت و نوآوری در کلام رسانده است. برای مثال زمانی کلمه زن جز محدودیتها بود و من در سال 81 ترانهای داشتهام به نام عشق دوحرفی که محسن چاووشی آن را اجرا کرد و منظور از عشق دوحرفی همان زن بود و وقتیکه متوجه شدم در آن دوره بر روی این کلمه حساسیت وجود دارد آن را بهعنوان عشق دوحرفی در نظر گرفتهام و هم برای من و هم برای مخاطبینی که این آهنگ را گوش کردهاند بسیار جالب و جذاب واقعشده بود اما بهطورکلی من در حوزه هنر با نبود محدودیتها موافق هستم.
روی بد محدودیتها هم برخورد سلیقهای در مجوز دادن به ترانهها است و ممکن است به کلمهای در ترانهای مجوز دهند اما به همان کلمه در ترانه دیگر مجوز ندهند و این معضل باعث خودسانسوری ترانهسراها در آثارشان شده است.
وضعیت کار خودتان چگونه است؟
در حال حاضر من تنها به کار ترانهسرایی مشغول هستم اما به دلیل شیوع بیماری کرونا وضعیت بازار انتشار موسیقی پاپ بسیار ضعیف شده است و به طبع عاملانش را هم ضعیف کرده است.
تاکنون چند ترانه نوشتهاید و کدومشان را بیشتر دوست دارید؟
فکر میکنم از سال 79 تاکنون بالغبر 500 الی 600 ترانه نوشتهام که حتی خیلی از آنها توسط خوانندههای بینامی پخش شد که در قسمت پخش کار و تبلیغات ضعیف عمل کردند و موفق نشدند. در عرصه موسیقی مطرح شوند اما لزوماً باعث نمیشود که من آن ترانهها را دوست نداشته باشم و در بین آنها کارهایی مانند شهر قدیمی، شب زده با اجرای احسان خلقی، سفر نرو با اجرای حجت اشرف زاده و کارهایی مانند سنگ صبور، ابرهای پاییزی، عشق دوحرفی و رفیق خوب روزها با اجرای محسن چاووشی بیشتر از دیگر ترانههایم دوست دارم.
درباره ترانه سنگ صبور با اجرای محسن چاووشی توضیحی میدهید؟
ترانه سنگ صبور را در سال 82 یا 83 از جایی شکل گرفت که آقای مهرجویی پیشنهاد نوشتن آن را برای فیلم سنتوری مطرح کرد و باعث شروع همکاری من با محسن چاووشی شد و ترانه سنگ صبور جز ترانههایی بود که من قبل از آن دو الی سه بیت از آن را نوشته بودم و بعد از خواندن فیلمنامه سنتوری تصمیم گرفتم که آن را با توجه به فضای فیلمنامه ادامه دهم و با اجرای آن از استقبال خوبی هم روبهرو شدیم.
درباره ورودتان به عرصه خوانندگی توضیحی میدهید؟
علاقه به خواندن همیشه در من بوده است و من در چند ترانه با محسن چاووشی همخوانی داشتهام اما بهصورت جدی آن را دنبال نکرده بودم که کاش در همان دوران که فضای موسیقی شلوغ نشده بود وارد این کار میشدم اما الان به دلیل هزینههای پخش این کار دشوار شده است و من با وجود تولید کارهای خوب به دلیل عدم تمکن مالی توان پرداخت هزینههای پخش را ندارم و هنوز موفق به ارائه آنها نشدهام.
تاکنون چند تا از آهنگهایتان را منتشر کردهاید؟
تک آهنگهایی به نام کابوس، روز بزرگ، عشق چیه و فکر خودت باش را منتشر کردهام که در سبک موسیقی پاپ است زیرا دوستان و همکاران گفتهاند که موسیقی پاپ بیشتر به صدایم مینشیند و به همین من به همان سمت رفتهام.
آیا ترانههای آهنگهایتان را خودتان نوشتهاید یا شخص دیگری آنها را نوشته است؟
بهغیراز ترانه فکرت خودت باش که از آقای ناصر نامدار است بقیه ترانهها را خودم نوشتهام و بسیاری از ترانههای آلبومی که در مصاحبه سال 94 درمورد آن صحبت کرده بودم را واگذار کردم.
آیا به برگزاری کنسرت فکر میکنید؟
اگر در بحث تبلیغات پشتیبانی قوی را دارا شوم و کارهایم مورد استقبال قرار گیرد حتماً فکر میکنم.
عکسالعمل همکاران و طرفدارانتان نسبت به ورودتان به عرصه خوانندگی چه بود؟
هنر موسیقی پاپ از تعصب طرفداران رنج میبرد و این مورد برای خوانندهها بیشتر است و بسیاری از همکاران و طرفدارانم زمانی که من آهنگهایم را منتشر کردم در مقابلم جبهه گرفتهاند چراکه بهاشتباه این تفکر را دارند که اگر ترانهسرایی ترانه خوبی نوشته باشد را با ورود به عرصه خوانندگی خودش اجرا خواهد کرد و آنها را به خوانندههای دیگر نمیسپارد درحالیکه چنین چیزی وجود ندارد و من در دنیای حرفهای ترانههایم خوبم را هم به خواننده دیگری سپردهام. برای مثال سیروان خسروی بهعنوان تنظیمکننده آهنگ در کنار تنظیم موزیک رضا صادقی و یا احسان خواجه امیری خوانندگی هم کرده است.
درحالحاضر چند سالی است که این جو به دلیل عدم فعالیتم در عرصه خوانندگی از بین رفته است اما ممکن است باز هم با انتشار آهنگی دیگر با همین جبهه مواجه شوم.
آیا همچنان کارگاههای ترانه برگزار میکنید؟
خیر از سال 90 به بعد دیگر فعالیت چندانی در مورد برگزاری کارگاهها نداشتهام.
فعالیتتان در این کارگاهها چگونه بود؟
اکثر شاگردانم مبتدی بودند و برای آنها دورههای ده جلسهای را تعریف کرده بودم و در صورت استقبال و پیشرفتشان جلسات دیگری برایشان برگزار میکردم.
از شما بخاطر حضور در این گفتگو تشکر می کنم.
من هم بخاطر این که به ترویج فرهنگ و هنر همت می کنید، قدردانی می کنم.
انتهای پیام/
برنامه ای عالی و مورد توجه ادب دوستان
برقرار باشید