همان دانش آموزان فعال و سرزنده وبا انگیزه بسیار در دهه ۸۰ با تشویق و اجبار خانوادههای خود وارد بازار کار آزاد نشده و برای ادامه تحصیل روانه دانشگاهها شدند تا بلکه بتوانند شرایط کاری خوبی برای خود مهیا کنند، اما نه آنان و نه خانوادههای آنها فکر نمیکردند که روزی با سیاستهای غلط دولت، کشور به جایی برسد که حتی مقاطع دکتری و مهندسان نیز گرفتار بیکاری شده و نتوانند وارد بازار کسب و کار شوند و سیل میلیونی جوانان تحصیل کرده مجبور شوند یا در خانه بمانند و یا به مشاغل کاذب روی آورند.
مطابق آمار اطلاعات شاخصهای عمده بازار کار در سال ۹۸؛ از ۸۳ میلیون و ۱۵۸ هزار نفر حدود ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر در سن کار و حدود ۲۱ میلیون و ۴۹۲ هزار نفر جمعیت کمتر از ۱۵ سال هستند. همچنین از ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر جمعیت در سن کار، حدود ۲۷ میلیون و ۱۶۷ هزار نفر را جمعیت فعال و ۳۴ هزار و ۴۹۹ هزار نفر را جمعیت غیرفعال تشکیل میدهد.
بر اساس این گزارش از ۲۷ میلیون و و ۱۶۷ هزار نفر جمعیت فعال حدود ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل و ۲ میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار هستند. به علاوه از جمعیت ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل حدود ۵ میلیون و ۹۸۹ هزار نفر دارای تحصیلات عالی و ۱۸ میلیون و ۲۸۴ هزار نفر فاقد آموزش عالی هستند که از جمعیت ۲ میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار (۱۰.۷ درصد) حدود ۱ میلیون و ۲۰۴ هزار نفر دارای تحصیلات عالی (۱۶.۸ درصد) و یک میلیون و ۶۸۹ هزار نفر فاقدآموزش عالی (۸.۵ درصد) هستند.
جامعه برای جستجوی بهتر کار از سطح تحصیلات کاردانی در دهه ۶۰ به سمت تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد در دهه ۹۰ حرکت کرده است. این مسئله علاوه بر اینکه سطح توقعات جامعه از کار و اشتغال را تغییر میدهد، شاغل شدن افراد را پیچیدهتر میکند که خود دلیلی بر بروز بحران بیکاری برای فارغ التحصیلان است.
رشد قارچ گونه دانشگاههای
رشد قارچ گونه دانشگاههای شبانه، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی و کاربردی با ارائه رشتهها و گرایشهای متعدد و سهولت ورود و فارغ التحصیلی از مراکز این دانشگاهها از دیگر عوامل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است، زیرا این دانشگاهها باعث میشود سطح کیفی آموزشهای دانشگاهی به شدت افت کرده و شاهد سیل عظیم تحصیلکردههای ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم باشیم و تنها نتیجه این دانشگاه درآمدزایی و دوشیدن دانشجویان است.
طی یکی دو دهه گرایش شدیدی به برخی رشتهها مانند بازرگانی، حقوق، مهندسی، رشتههای گروه بهداشت و پزشکی، کشاورزی، کامپیوتر، دامپزشکی، علوم تربیتی و... شکل گرفت که نتیجه آن انباشت تقاضا برای کار برای فارغ التحصیلان این رشته ها، دشوارتر شدن ورود به بازار کار و در نتیجه دامن زدن به بیکاری کارجویان جوان است.
آمارها نشان میدهد تمایل به تحصیل در برخی از این رشتهها به صورت تصاعدی و چشمگیر افزایش یافته است. به عنوان نمونه متقاضیان تحصیل در رشتههای گروه بهداشت و پزشکی دهها برابر گذشته شده است، آیا بازار کار برای همه این افراد جا دارد؟
با وجود بی میلی بیشتر فارغ التحصیلان به تحصیل در برخی رشتهها مانند زیرگروههای خدماتی، اما نرخ بیکاری افراد فارغ التحصیل در این رشتهها از سال ۶۵ تا ۹۰ کاهش یافته و در سالهای گذشته این رشتهها از بازار کار بهتری برخوردار شده اند؛ بنابراین نامتوازن بودن تحصیل در رشتههای مختلف نیز دلیلی بر مسئله دار شدن اشتغال کارجویان درس خوانده است.
هیچگونه بانک اطلاعاتی قابل اعتنایی از وضعیت بازار کار، نیازها، وضعیت جذب دانشجو، آینده شغلی کارجویان و اطلاعات مهم و کلیدی از این دست وجود ندارد و انتخابها باید با چشمانی بسته انجام شود.
رشتههای تحصیلی دانشگاهی توسط خود جوانان نیز اغلب بر اساس نیازسنجی بازار کار صورت نمیگیرد و افراد بر اساس پارامترهای دیگری مانند علاقه شخصی، رشته دانشگاهی انتخاب میکنند. این مسئله باعث میشود درصد قابل توجهی از کارجویان در زمان جستجو برای شغل، با مشکلات جدی مواجه شوند؛ هرچند علاقه و گرایش به رشته تحصیلی باعث ایجاد انگیزه در افراد برای تحصیلات میشود و بدون علاقه کاری پیش نمیرود، ولی در شرایط فعلی بازار کار، باید تلفیقی از علاقه و بازار کار رشتهها را دنبال کرد.
اگر قرار است دانشگاهها به روال رقابتی جذب دانشجو ادامه دهند، یکی هم باید برای بازار کار فارغ التحصیلان دانشگاه ها، برنامه ریزی کند به نحوی که یا پذیرش میلیونی دانشجو تا چند سال متوقف شود و یا اینکه فرصتهای جدید شغلی برای ورود افراد به بازار کار فراهم شود.
چگونه میتوان از میزان بیکاری جوانان تحصیلکرده کشور کاست؟
کاستن از وظایف مسئولین چند شغله و اجازه به جوانان برای ورد به بازار کار: یکی از مشکلات عمدهای که هم اکنون گریبان گیر کشور شده است افرادی است که بدون داشتن مهارت خاص و علارغم کهولت سن دارای مسئولیتهای متعددی در کشور هستند. این موضوع زمانی تأسف بارتر میشود که بعضی از مسئولین، هم اکنون بیش از ۳۰ وظیفه حساس را بر عهده دارند که قطعا چنین افراد میتوانند با کناره گیری از این مسئولیتها، به شاغل شدن جوانان تحصیلکرده باانگیزه و کاهش آمار بیکاری کمک کنند.
انتهای پیام/