به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، خیلی از ما به شرایط موجود عادت میکنیم و به بدرفتاری یا شرایط بد خو میگیریم. موارد زیر نمونههایی از کوری شما نسبت به شرایطتان است که به کمک آنها ناکامیهای خود را در ترککردن یک موقعیت بد توجیه میکنید:
پیش خود میگویید واقعا آنقدر هم بد نیست و الکی خوش خواهید بود.
با خیالپردازی به خود میگویید که واقعا دارد بهتر میشود. درحالیکه وضعیت تغییری نکرده یا حتی بدتر از همیشه است.
دائما امیدوارید که قرار است وضعیت بهزودی بهتر شود. شما فرد خوشبینی هستید اما واقعا دلایل خوبی برای اتفاق خوب وجود ندارد.
به خودتان میگویید پس از اتمام این کار مهم و فورا، اینجا یا اینکار را به قصد جا یا کار بهتری ترک میکنم. اما نمیدانید که کارها یکی پس از دیگری پیش می آید و این فردای شما هرگز نخواهد رسید.
شما پیش خود میگویید من دارم چیزهای زیادی یاد میگیرم و روابط چنان فوقالعادهای برقرار میکنم که این بدرفتاری ارززش را دارد. اما آیا واقعا تمام آسیبی که شما و اطرافیانتان دچار آن هستید، ارززش را دارد؟
به خود میگویید که فقط من میتوانم اوضاع را بهتر کنم. هیچکس دیگری نمیتواند جای من را بگیرد. اما واقعا شما برای درست کردن اوضاع هیچ قدرتی ندارید و یا اینکه نادانسته درحال دامنزدن به مشکل ناشی از عوضیها هستید.
قبول دارید که اوضاع بد است اما میگویید من سرسختم و این وضعیت بر من تاثیری ندارد. خوب، سوال این است که آیا افراد دور و برتان با شما موافقاند؟
فکر میکنید که درسته اوضاع برای شما بد است اما برای دیگران بسیار بدتر است و من حق ندارم گلایه کنم؛ عذر مزخرفی برای ماندن در یک وضعیت وحشتناک.
معتقدید درست است که اوضاعتان در شرایط فعلی بد است اما در شرایط دیگر از این هم بدتر خواهد بود. درست است که شرایط هیچوقت ایدهآل نخواهد بود اما آیا واقعا سایر گزینههایتان را بررسی کردهاید؟
انتهای پیام/