جولان اوباش در هر جامعه صرفاً تبعات اجتماعی و روانی ندارد بلکه دامنه ضربات آن به حوزه اقتصادی هم کشیده خواهد شد. ناامنی و بیاعتمادی میتواند سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی را هم تحت تأثیر قرار دهد. وقتی سرمایهگذاران احساس کنند که امنیت کافی وجود ندارد، از سرمایهگذاری خودداری میکنند و این موضوع باعث رکود اقتصادی به خصوص در حوزه اقتصاد خُرد خواهد شد.
علاوه بر این، کسب و کارها ممکن است مجبور شوند هزینههای بیشتری را برای تامین امنیت خود و اموالشان صرف کنند. این هزینهها میتواند شامل استخدام نگهبان، نصب دوربینهای مداربسته و سیستمهای امنیتی و بیمه بیشتر باشد که در کل ایجاد یک کسب و کار را پُرهزینه میکند.
همچنین ناامنی و ترس ناشی از حضور اراذل و اوباش میتواند باعث کاهش تمایل مردم به خرید از کسب و کارهای محلی شود و این مسئله کسبه خرد را رفته رفته نابود میکند. مردم ممکن است ترجیح دهند از فروشگاههای بزرگ و امنتر خرید کنند، یا حتی خرید آنلاین را به خرید حضوری ترجیح دهند. کاهش فروش و درآمد باعث ورشکستگی کسب و کارهای کوچک و تعطیلی فروشگاهها میشود.
برای مثال شهادت سه مامور انتظامی در درگیری با اوباش که در شرق تهران رقم خورد، علاوه بر خاطر تلخ در افکار عمومی به خصوص ساکنان محلی، کسب و کار و هرگونه فعالیت اقتصادی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این مسئله در سطح گسترده به خصوص سرمایه گذاری های کلان در حوزه بازار مانند ایجاد مراکز تفریحی و تجاری میتواند اثرات منفی داشته باشد.
برخورد با اراذل و اوباش در گام نخست نشان میدهد که قانون برای همه یکسان است و هیچکس حق ندارد با رفتارهای خودسرانه و غیرقانونی، نظم جامعه را بر هم بزند. این موضوع باعث تقویت حاکمیت قانون و افزایش اعتماد مردم به دستگاههای مسئول میشود. به طور طبیعی، حفظ امنیت و نظم عمومی، پیشگیری از جرم، جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و در مجموع حمایت از حقوق شهروندی، مهمترین نتایج برخورد با اراذل و اوباش و هرگونه اوباشگری در جامعه است.
علاوه بر این، جلوگیری از عادیسازی خشونت میتواند تقویت حاکمیت قانون را به دنبال داشته باشد. اگر با رفتارهای اراذل و اوباش برخورد نشود، ممکن است خشونت در جامعه عادی تلقی شده و افراد بیشتری به سمت رفتارهای پرخطر و غیرقانونی گرایش پیدا کنند.
با این حال، در سالهای اخیر شاهد عبور اراذل و اوباش حتی از خطوط قرمز قانون و مجریان آن هستیم. ۳۱ اردیبهشت ماه سال گذشته بود که سه مامور پلیس در درگیری با یکی از اراذل و اوباش در شرق تهران به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
گردن کشی اراذل در مقابل قانون و گستاخی برای عرض اندام مقابل حافظان نظم و امنیت فقط به این مورد خلاصه نمیشود، به طوری که بهمن ماه سال ۱۴۰۰، سرهنگ دوم «علیاکبر رنجبر» نیز در جریان درگیری با اوباش در شیراز به شهادت رسید. این اتفاق در آن زمان با موج گستردهای از اعتراض و همدردی مردم و مسئولان با پلیس مواجه شد و به خطبههای نماز جمعه هم کشیده شد. پس از این اتفاق، مردم و مسئولان یکپارچه در محکومیت اراذل و اوباش، آن را ناشی از خلأ قانونی دانستند و خواستار اصلاح قانون در جهت استیفای حقوق شهروندی شدند.
با همهگیری فضای مجازی و دسترسی آسان و بدون نظارت به شبکههای اجتماعی، بهویژه پلتفرمهای عمومی مانند اینستاگرام، شاهد کوچ اراذل و اوباش از خیابان و محله به این فضاها نیز هستیم. عرض اندام مجازی، به دلیل نظارت بیشتر پلیس بر خیابانها و محلات، روشی جدید در اوباشگری محسوب میشود.
دلایل این اتفاق را نیز باید در سهولت دسترسی و گستردگی فضای مجازی از جمله شبکههای اجتماعی، ایجاد تصویر و هویتی متفاوت (این فضا به آنها اجازه میدهد تا خودشان را بزرگ جلوه دهند)، تشویق و حمایت بیشتر در سطح عمومی جامعه و عدم وجود محدودیتهای فیزیکی جستجو کرد.
استفاده از فضای مجازی، تاثیرگذاری اراذل بر افکار عمومی را افزایش داده و فرصتی برای جذب نیرو و گسترش فعالیتهای غیرقانونی این افراد فراهم آورده است.
به طور خلاصه، فضای مجازی به اراذل و اوباش این امکان را میدهد که با سهولت بیشتری به مخاطبان گسترده دسترسی داشته باشند، تصویر دلخواه خودشان را بسازند، از حمایت دیگران برخوردار شوند، بدون محدودیتهای فیزیکی فعالیت کنند و بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. این عوامل دست به دست هم میدهند تا شاهد افزایش فعالیت این افراد در فضای مجازی باشیم.
البته، طی این سالها پلیس نیز به فضای مجازی ورود کرده و پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات، موسوم به «فتا» در همکاری با دیگر بخشهای مجموعه انتظامی، بخش قابل توجهی از عملیات خود را معطوف به شناسایی و رصد اراذل و اوباش در شبکههای اجتماعی کرده است.
با همهگیری فضای مجازی و دسترسی آسان و بدون نظارت به شبکههای اجتماعی، بهویژه پلتفرمهای عمومی مانند اینستاگرام، شاهد کوچ اراذل و اوباش از خیابان و محله به این فضاها نیز هستیم. عرض اندام مجازی، به دلیل نظارت بیشتر پلیس بر خیابانها و محلات، روشی جدید در اوباشگری محسوب میشود.
دلایل این اتفاق را نیز باید در سهولت دسترسی و گستردگی فضای مجازی از جمله شبکههای اجتماعی، ایجاد تصویر و هویتی متفاوت (این فضا به آنها اجازه میدهد تا خودشان را بزرگ جلوه دهند)، تشویق و حمایت بیشتر در سطح عمومی جامعه و عدم وجود محدودیتهای فیزیکی جستجو کرد.
استفاده از فضای مجازی، تاثیرگذاری اراذل بر افکار عمومی را افزایش داده و فرصتی برای جذب نیرو و گسترش فعالیتهای غیرقانونی این افراد فراهم آورده است.
به طور خلاصه، فضای مجازی به اراذل و اوباش این امکان را میدهد که با سهولت بیشتری به مخاطبان گسترده دسترسی داشته باشند، تصویر دلخواه خودشان را بسازند، از حمایت دیگران برخوردار شوند، بدون محدودیتهای فیزیکی فعالیت کنند و بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. این عوامل دست به دست هم میدهند تا شاهد افزایش فعالیت این افراد در فضای مجازی باشیم.
البته، طی این سالها پلیس نیز به فضای مجازی ورود کرده و پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات، موسوم به «فتا» در همکاری با دیگر بخشهای مجموعه انتظامی، بخش قابل توجهی از عملیات خود را معطوف به شناسایی و رصد اراذل و اوباش در شبکههای اجتماعی کرده است.
برای نمونه، اصلاح قانون استفاده از اسلحه برای مقابله با اراذل و اوباش که از سوی فرماندهی کل فراجا به مجلس شورای اسلامی ارائه شد، هنوز در راهروهای کمیسیونهای تخصصی سرگردان است و طبق آخرین گزارش سردار رادان، هنوز به مرحله تصویب نرسیده است.
چنین وقفههایی در مناسبسازی قوانین و حمایت از پلیس، مانع و محدودیتهای متعددی در برخورد قاطع پلیس با اوباش مخل جامعه ایجاد میکند و لازم است مسئولان توجه ویژهای به آن داشته باشند.
انتهای پیام/