مجید سلمانی متولد سال 1331 در شهر تهران است . تحصیلات وی در رشته ی حقوق بوده و حدود 35 است که به عنوان وکیل پایه یک به شغل و کالت اشتغال دارد . سلمانی شاعر با احساسی است که رفتار و منش ی که زبانزد همگان است . خبرنگار ما گفتگویی با این شاعر فرهیخته انجام داده که با هم می خوانیم
از شعر بگویید که چه زمانی و چرا به سراغ شما آمد ؟
در یکی از شب های 16 سالگی با صدای شعر از خواب پریدم و سال هاست که حرف های آن صدا را می نویسم .در حقیقت 16 سالگی سرآغاز شاعرانگی من بود .
چه سالی برای چاپ اولین کتاب اقدام کردید ؟
گزیده ی شعر های جوانی در سال 1388 به چاپ رسید . این کتاب به نوعی وامدار 16 سالگی و و جوانی های من اس که هر برگ آن تکه ای از آن روزها است.
و کتاب دوم ؟
کتاب دوم بیشتر یاد داشت های شبانه است که از 30 سالگی تا 55 سالگی نوشته شده است .هنوز به خودم اجازه نمی دهم نوشته هایم را شعر خطاب کنم .فقط کشف و شعور و تجربه ای است برای آموختن و ثبت احساساتی که به شکل الهام ظاهر می شوند .
آیا با نقد دوستان منتقد مواجه بودید ؟
بنظرم در کشور ما دنیای نقد استوار بر یک مبنا و محور یا الگوی خاص نیست . تا آنجاییکه می دانیم نقد کردن ،در عبارت به معنای تمیز ساختن و جدا کردن خوب از بد است . یعنی نشان دادن نواقص و محاسن شعر با دلیل و برهان . ما خوب می دانیم که کلام دارای پیام است و معنای خود را با خود می کشد . بنابراین برای رساندن این معنا به دیکران می بایست از ابزاری استفاده کرد که آسیب پذیر نباشد . که درغیراین صورت نقد باعث ایجاد فاصله خواهد شد .متاسفانه اکثرا در نقدها به موضوع شعر، بیشتر پرداخته می شود تا سازمان دهی درونی آن
کسانی که در ادبیات ایران و خارج دوست دارید ؟
کشور عزیز ما با فرهنگ غنی خود چهره های نام آشنایی دارد مانند حافظ ، سعدی ، فردوسی ف خیام ، شهریار ف شفیعی کدکنی ، شاملو و در نثر هم بزرگانی مثل بزرگ علوی ، صادق هدایت ، جلال آل احمد ، محمود دولت آبادی و ... نام برد .
از ادبیات جهانی : شکسپیر ، داستایوفسکی، آنتوان چخوف ، جورج اورل و از شاعران گارسیا لورکا ، نزار قبانی ،و ...
تاثیر نیما بر شعر امروز را چگونه ارزیابی می کنید ؟
جناب یوشیج با شکستن قوالب مرسوم ، توانست با ظرافت بالایی ،ضمن حفظ آهنگ شعر، احساس خود را در قالب آزاد به گونه ای بیان کند که تاثیر فراوانی درفرهنگ سنتی بیان شعر و روحیه شاعران بگذارد . نیما عناصر متاثر از ضرورت های بنیادی اجتماع را در وجود تک تک هنرمندان به مرور متحول ساخت و به شعر هویتی مضاعف بخشید. به قولی : کسی که روی بر خورشید می رود ، می تواند خود و دیگران را از تباهی براند و نیما این کار را در جامعه ی ما با شهامت انجام داد.
شغل وکالت با شاعری چطور کنار می آید ؟
بنظرمن ارتباط بین شعر و وکالت بسیار نزدیک و صمیمی است و دلیل آن می تواند منشا الهام و کشف حقیقت جهت دستیابی به واقعیت باشد و همینطور وجود ابهام در پاسخگویی
نقش عشق در شعرهای شما ؟
عشق با آن که تنها یک کلمه با سه حرف است اما بلندای قامتش به گستردگی هستی و تا سرچشمه ی حیات می رسد . چیزی که مرا بر آن داشت تا نوشته هایی تنهایی را به چاپ برسانم ، هم نواشدن با عشق بود که نه در توانم است که به آن چه بوده بیفزایم و نه از آن کم کنم . اما انسان آن قدر غرق در این نزدیک دور می شود که به فراموشی می افتد و نمیداندکه شاید پژواک صدای درون کسی است که در مقابلت نشسته و تو صدای او را در ضربان نبض خود می شنوی ، اما جرات بیانش را نداری !
و حرف آخر ؟
نگاه کن
ترانه ها چه زود سرد می شوند
با این ترانه های سرد
هیچ دلی گرم نمی شود
تا سرد نشده
بشنوید ترانه هایم را
روی خطوط موسیقیایی کلمات
دلتان گرم می شود
انتهای پیام/